چرا تنش ایران و اسرائیل شدت گرفته است؟
افزایش تنش میان ایران و اسرائیل در میانه مذاکرات وین بر سر احیای برجام بسیار افزایش یافته است. برخی در داخل معتقدند مانورهای نظامی ایران برای حمایت از مذاکره کنندگان است اما در خارج افرادی معتقدند که این تنش بر مذاکرات اثرگذار است و ایران از مزایای طولانیتر شدن مذاکرات وین برای دستیابی به غنیسازی با درصد بالا استفاده کرده است.
در میانه مذاکرات احیای برجام در وین، بر تنش ایران و اسرائیل علیه یکدیگر افزوده شده است. در روزهای گذشته ایران از کلیپ شبیهسازی حمله به سایت هستهای دیمونا در اسرائیل رونمایی کرد و روزنامه تهران تایمز نزدیک به سازمان تبلیغات اسلامی روی صفحه نخست خود نقشه اهداف اسرائیلی برای حمله ایران را منتشر کرد و از آن سو مقامات اسرائیل مواضع تندی علیه ایران مطرح کردند. در تازهترین واکنشها، ییر لاپید وزیر خارجه اسرائیل در یک مصاحبه تلویزیونی گفته «سرزمین یهود در مقابل تهدید ایران از خود مراقبت میکند.»
وزیر خارجه اسرائیل در میانه دور هشتم مذاکرات وین برای احیای برجام از پتانسیل نظامی اسرائیل سخن گفت و تاکید کرد که اسرائیل توانایی حمله به تاسیسات غنیسازی اورانیوم در ایران را دارد. او به کانال ۱۲ خبر اسرائیل گفت که این رژیم ظرفیتهای بسیاری دارد تا جایی که برخی کارشناسان در این زمینه قادر به تصور آن هم نیستند و اسرائیل از خود در برابر تهدیدهای ایران محافظت میکند.
دلیل شدت گرفتن تنشها میان اسرائیل و ایران را میتوان در نشانههای دیگری که در متن مذاکرات هستهای در حال روی دادن است نیز جستجو کرد. فارن پالیسی در گزارشی با این عنوان که تیم بایدن میداند که سیاستش در قبال ایران شکست میخورد، به آنچه در روند مذاکرات هستهای احیای برجام میان ایران و غرب در حال وقوع است اشاره کرده و مینویسد که دولت بایدن اکنون اعتراف میکند که با وجود توافق هستهای با ایران، ممکن است ادامه رویکرد واشنگتن در قبال ایران به وقوع نپیوندد.
فارن پالیسی مینویسد که نشانههایی وجود دارد که بیان میکند دولت بایدن به دنبال آن است که دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا را مقصر این ناکامی معرفی کند، کسی که از توافق هستهای ایران خارج شد و ظاهرا بهانه توسعه قدرت هستهای ایران را فراهم کرد. اما این رسانه آمریکایی انگشت اتهام را به سمت دولت بایدن برده و مینویسد که حقیقت ناراحتکننده این است که اقدامات تهاجمی ایران در زمینه توسعه توان هستهای این کشور پس از روی کار آمدن و انتخاب جو بایدن به عنوان رئیس جمهور آمریکا به وقوع پیوست.
آنچه که ایران را به سمت جلو پیش میبرد، سیاست فشار حداکثری ترامپ نیست بلکه تصمیم بایدن برای کاهش فشارها علیه تهران است. اوایل دسامبر گذشته دولت بایدن تایید کرد که در حال بررسی آلترنانیوهایی در صورت عدم اجرای مسیر دیپلماسی پیش رو برای احیای برجام است. این گفته از سوی سخنگوی وزارت خارجه آمریکا پس از آن عنوان شد که بنی گانتز وزیر جنگ اسرائیل برای ارائه پیشنهاد مانور برنامه نظامی مشترک برای آمادگی برای حمله احتمالی به تاسیسات هستهای ایران به واشنگتن سفر کرده بود. ضرورت چنین مشورتی تاکید میکند که توافق احیای برجام به آرامی در حال خارج شدن از دسترس است.
اوایل ماه جاری میلادی، یک مقام ارشد آمریکا که نامش فاش نشده، ادعا کرده بود که در سه ماهه نخست سال ۲۰۲۲ تهران میتواند پیکربندی اجزا را انجام داده و به سرعت به بمب اتمی دست پیدا کند. آنها این ادعا را در میانه مذاکرات پیش میبرند که ایران از مزایای طولانیتر شدن مذاکرات وین برای حرکت به سمت شکست هستهای، زمانی که یک دولت به توانایی بسیار بالای غنیسازی دست پیدا میکند، استفاده کرده است.
با وجود چنین اتفاقاتی، لیز تراس وزیر خارجه انگلیس گفته این آخرین فرصت ایران برای رسیدن به توافق است و نسبت به احتمال شکست مذاکرات هشدار داده است. با این حال فارن پالیسی نوشته «اعتراف به شکست و پذیرش مسئولیت آن دو موضوع کاملا متفاوت هستند.»
اوایل ماه جاری میلادی، زمانی که یک خبرنگار به آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا گفت که مسیر دیپلماسی به نظر میرسد در حال شکست است، بلینکن اقدام به سرزنش ترامپ کرد. او پاسخ داده بود که تصمیم ترامپ برای خروج از برجام یک اشتباه فاجعهبار بود چراکه آنچه که از آن زمان تاکنون روی داده، این است که ایران با وجود فشار حداکثری اعمالشده علیه تهران، از این فرصت به عنوان یک توجیه برای انکار تعهدات خود بر اساس توافق و بازسازی برنامه هستهای که توافق آن را درون یک جعبه گذاشته بود، استفاده کرد.
فارن پالیسی در ادامه مینویسد: با این حال بایدن از اعمال پیامد بر پیشرفت برنامه هستهای ایران خودداری کرده است. در این شرایط به پنج مورد کلیدی زمانی که بایدن با وجود پیشرفتهای هستهای تهران به استراتژی «فقط تعامل» خود پایبند بود اشاره میکنیم. مواردی که به سکوت واشنگتن در قبال ایران منجر شد و خشم اسرائیل را در پی داشت.
نخست اینکه ایران تولید اورانیوم فلزی را آغاز کرد. یک فاکتور حیاتی در تولید سلاح اتمی. تهران همچنین در آوریل گذشته غنیسازی ۶۰ درصد اورانیوم را از سر گرفت، بالاترین حد غنیسازی اورانیوم که تاکنون ایران انجام داده است و فاصله کمی تا غنی سازی ۹۰ درصد سطح مورد نیاز برای ساخت بمب اتم دارد. دوم اینکه ایران مانع از حضور بازرسان آژانس در چند سایت هستهای این کشور شد. سوم اینکه ایران سطح همکاریهای خود را با آژانس در زمینه سایتهای هستهای از فوریه گذشته کاهش داد. چهارم اینکه تهران تولید سانتریفیوژهای پیشرفته را از ابتدای آگوست گذشته افزایش داد، اما به آژانس اجازه بررسی مکان آنها را نداد و مورد پنجم اینکه دولت بایدن اجازه داد که همه نشست حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی بدون صدور قطعنامه علیه ایران به پایان برسند.
به گفته تحلیلگران غربی همه این اقدامات ایران بدون هیچ واکنشی از سوی آمریکا همراه بوده و همین موضوع خشم اسرائیل و تهدیدهای پیاپی آن علیه ایران را به دنبال داشته است؛ موضوعی که به بالا گرفتن تنش میان تهران و تل آویو منجر شده است.
منبع: رویداد 24
دیدگاه تان را بنویسید