حجتالاسلام والمسلمین پورمحمدی:
ری شهری به دلیل تفاوت سیاسی پیشنهاد وزارت مرحوم هاشمی را نپذیرفت
حجتالاسلام پورمحمدی درگفتوگو با ایرنا گفت: برخی مواضع و کارهای آقای هاشمی با نوع نگاه و احتیاطی که آقای ریشهری داشت سازگاری نداشت.
** رابطه حضرت امام و آقای ریشهری به چه شکلی بود؟
آقای ریشهری ایام جوانی از مریدان امام بودند و مدتی به عراق رفته بودند و در نجف انس زیادی با امام پیدا کرده بودند و نزدیکان و خود امام ایشان را به حسن خلق، تقوا، احتیاط و منزه بودن میشناختند. ایشان از ابتدای انقلاب به عنوان رئیس دادگاه انقلاب ارتش توسط امام منصوب شد و این خود پست قابل توجهی بود که نشان میدهد ایشان از ابتدا مورد اعتماد امام (ره) بود و پروندههای مهم به ایشان سپرده شده و نسبت به احکام ایشان تمکین و همراهی و پذیرش بود.
*اعتماد حضرت امام به مرحوم ری شهری
گاهی نسبت به برخی قضات تردید بود و تجدیدنظراتی صورت می گرفت ولی نسبت به آقای ریشهری این چنین نبود و اعتماد عمومی به خصوص از جانب حضرت امام به آن مرحوم وجود داشت حتی برخی خدمت امام گفته بودند آقای ریشهری که تا این میزان آدم محتاطی است و در مسائل شخصی وسواس داشت حکم های قاطع و به تعبیر آنها تند و تیز می دهد که با احتیاط ایشان سازگار نیست اما امام فرمود ایشان همان آقای ریشهری محتاط است که این کارها را انجام می دهد یعنی از دقت وسواس و تقواست که اقتضا دارد آنجا که مسائل شخصی ایشان است احتیاط کامل کند، اما نسبت به مسائل عمومی تلاش کند حقوق ملت یا امنیت مردم به خطر نیفتد، نترسد، جا نزند و عقب نشینی نکند، این مسئله مهمی است که در مقابل دشمن بایستند، نترسند و حکم قاطع بدهند و وسط میدان باشند. احتیاط در مسائل اجتماعی یعنی شما با دقت از حقوق جامعه و حدود الهی دفاع کنید، آقای ریشهری از این جهت واقعاً فرد ارزشمند و شاخصی بود که در همان زمان حیات امام (ره) کاملاً مورد عنایت بود تا زمان رحلت حضرت امام و پس از انتخاب حضرت آیتالله خامنهای به رهبری این اعتماد کاملاً به ایشان وجود داشت.
**دو جریانی که مرحوم ریشهری در تبعیت از امام خیلی قاطع با آنها برخورد کردند، جریان منافقین و منتظری بود. درباره رویکرد آنها به مرحوم ریشهری توضیح دهید و ریشه مشکلات آنها چه بود؟
مرحوم آقای ریشهری وظایف خود را به خوبی انجام میداد، منافقین با این کشور و این ملت جنگیدند و ترورهای هدفدار و کور انجام دادند. حتی وقیحتر از کارهایی که داعشیها میکنند را منافقین انجام دادند. آنها پیرمردهای مورد احترام مردم در شیراز، کرمانشاه و تبریز را به شهادت رساندند، یعنی امام جمعهای که سنی از آنها گذشته و به عبادت و مردم داری و خدمت مشغول بودند را با نارنجک ترور میکنند.
وقیح ترین کاری که یک گروه میتواند علیه یک ملت انجام دهد را منافقین انجام دادند یعنی با دشمن این ملت که همه دنیا یعنی دوست و دشمن اذعان دارند که عنصر خبیث است یعنی رژیم بعث عراق ارتباط برقرار و به آنها کمک کردند و در جنگ بخش عمده اطلاعات موشک باران و زدن عقبه جبههای ما، لو دادن عملیات و تضعیف پشت جبهه و مردم، ستون پنجم دشمن شدن را انجام داده است.
*مرحوم ریشهری اجازه نداد منافقین کشور را درو کنند
بنابراین خباثت آمیزترین کارهایی که میتوان در یک جنگ علیه یک ملت انجام داد را منافقین انجام دادند، مرحوم ریشهری یا هرکسی که مسئول امنیت کشور بود باید چه میکرد؟ باید اینها را شناسایی کند، مبارزه کند، حذف کند و اگر این کار را نکرد و نکند باید مورد توبیخ و مواخذه قرار گیرد چون وظیفه خود را انجام نداده است و اجازه داده است، منافقین کشور را درو کنند.
یعنی اگر منافقین در مرصاد و پس از مرصاد پیروز میشدند یقیناً صدها هزار نفر از مردم ما قتل عام میشدند، آنها از هرکسی که کوچکترین حضوری در جنگ و مسائل انقلابی داشت و حتی ظاهر متدین داشت نمیگذشتند و حتما او را می زدند و بسیار گستاخانه و وحشیانه این کار را کردند.
**در خصوص مواجه مرحوم ریشهری با آقای منتظری خاطره ای دارید؟
روابط خیلی خوب نبود. سال آخر کشمکشها یعنی در سال ۱۳۶۷ ایشان دیداری نداشت؛ این موضوعاتی که در رابطه با منافقین وجود دارد، چه خود منافقین و چه در اطراف آن و چه مسائلی که به آقای منتظری مربوط میشود واقعا جزو مسائل عبرت آموز تاریخ ماست که چگونه انسان در تحلیل وضعیت و شناخت موضوع از برخی علائم آشکار و خیلی بین فروگذار و غافل می شود و این حساسیت امام به جا بود و این احساس خطر را کرد که چگونه کشور را در اختیار فردی یا افرادی یا نگاه و تفکری بگذاریم که این میزان ساده، حوادث را تفسیر کند و تحت تاثیر برخی از این شعارها و حرف ها باشد.
*آقای ری شهری به دلیل تفاوت سیاسی پیشنهاد وزارت مرحوم هاشمی را نپذیرفت
چرا آقای ری شهری پیشنهاد آقای هاشمی در خصوص وزارت اطلاعات را قبول نکردند؟
اینکه قبول نکردند درست است و شنیدم پیشنهاد شده و نپذیرفته است و اینکه دلیل دقیقا چیست واقعیت این است برای من کامل روشن نیست دلیل چیست. گفته شده آقای ریشهری تمایل به نیروهای آن زمان چپ داشت نه اینطور نیست بلکه ارتباط داشت و رفت و آمد به وزارت بود. مرحوم هاشمی هم به عنوان لیدر و جریان راست شناخته می شد و برخی مواضع و کارهای آقای هاشمی با نوع نگاه و احتیاطی که آقای ریشهری داشت سازگاری نداشت. مشرب کاری این دو متفاوت بود. آقای ریشهری خیلی اهل احتیاط بود و مراقبت های ویژه داشت و آقای هاشمی در رفتار مدیریتی و حتی رفتار شخصی این سختگیری ها را اعتقاد نداشت و انجام نمی داد. این هم یک موضوعی بود که اختلاف این دو بود و عدم تمایل به همکاری داشتند البته آقای ریشهری در دورههای بعد نسبت به آقای هاشمی نظر مثبت پیدا کرده بود.
**بعد از سال ۸۴ منظور است؟
خیر. این چیزهایی که من میگویم برای دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی و بعد از آن است و ربطی به مباحث ۸۴ ندارد چون شاید یکی از دلایل این بود برخوردهای تندی که نیروهای چپ و دوم خردادی علیه آقای هاشمی داشتند و آقای ریشهری می دانست اینها خلاف واقع است سبب شد جنبه حمایتی از آقای هاشمی پیدا کرده بود.
**برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ وضعیت چطور بود؟ نظر خاصی داشتند که سیستم از کاندیدا حمایت کند یا خیر؟
آقای ریشهری بر اساس تحلیل سیاسی که گروه های چپ و راست خیلی بین مردم مقبولیت و وجاهت ندارند و تیم آقای هاشمی به عنوان راست مدرن در آن زمان شناخته شده بود و با نیروهای چپ یکی شده بودند و تبدیل به کارگزاران شدند و در اواخر آن دوره فشارهای اقتصادی بود، چندان مقبولیت ندارند و نیروهای راست سنتی با جوانان فاصله گرفتند و هیچ کدام از این دو طیف مقبولیت سیاسی در جامعه ندارند و تبعاً نیروی سومی باید وارد صحنه شود. ایشان از باب اینکه نیروی سومی خواهد شد و می تواند وارد صحنه شود و اعتماد عمومی را کسب کند وارد صحنه شد. اتفاقاً من هم یک جلسه رفتم و گفتم تحلیل شما اشتباه است و برآوردی که می کنید غلط است و هنوز جامعه ما و فضای سیاسی، بین دو طیف تقسیم می شود. قدری هم با هم شوخی کردیم ولی من هم گفتم عجله نمی کنیم و چند ماه صبر می کنیم و می بینیم چطور می شود.
دیدگاه تان را بنویسید