یک جا به جایی در مذاکرات وین | پیام انریکه مورا به ایران چه بود؟
رحمان قهرمان پور کارشناس مسائل بینالملل معتقد است که مسئله اروپا اکنون بیشتر از اینکه میانجیگری باشد، مسئله حفظ برجام و تلاش برای زنده نگهداشتن امید نسبت به احیای برجام است. اما از سوی دیگر نیز حتما آمریکا در قیاس با روسیه، اعتماد بیشتری به اروپا دارد.
فتانه احدی: جنگ اوکراین و عمیق تر شدن اختلافات بین روسیه و کشورهای غربی باعث شده است که نقش مسکو به عنوان میانجی در مذاکرات هستهای وین و میان ایران و آمریکا کمرنگ شود. موضوعی که هم از سوی طرف ایرانی تایید شده و هم تایید آن از سوی مقام ارشد مذاکره کننده روس و تاکید میخائیل اولیانوف بر ایتکه مسکو نمیتواند از ظرفیت خود برای کمک به مذاکرات و دستیابی به توافق نهایی در وین استفاده کند، حاشیه هایی را در فضای مجازی در پی داشت.
در این راستا رحمان قهرمانپور معتقد است که واقعیت این است که موارد باقی مانده در مذاکرات و به ویژه موضوع سپاه پاسداران به قدری حساس است که حتی در این مورد روسیه هم نمیتوانست نقش چندانی ایفا کند، چون به هر حال مسئله این است که آمریکا نیروی نظامی رسمی یک کشور را در فهرست گروههای تروریستی قرار داده است، بنابراین در این مسئله بسیار مهم، تفاوت خاصی بین اروپا و روسیه وجود ندارد. این مسئله به قدری حساس است که به یک اندازه برای دو طرف محدودیت ایجاد میکند.
در ادامه گفت وگوی همشهری آنلاین با رحمان قهرمان پور کارشناس مسائل بین الملل را بخوانید.
* واقعیت این است که موضوع سپاه پاسداران و باقی موارد حل نشده در مذاکرات به قدری حساس است که حتی در این مورد روسیه هم نمیتوانست نقش چندانی ایفا کند، چون به هر حال مسئله این است که آمریکا نیروی نظامی رسمی یک کشور را در فهرست گروههای تروریستی قرار داده است، بنابراین در این مسئله بسیار مهم، تفاوت خاصی بین اروپا و روسیه وجود ندارد. این مسئله به قدری حساس است که به یک اندازه برای دو طرف محدودیت ایجاد میکند.
* اینکه آیا اروپا بتواند موفق باشد یا خیر؛ تا حد زیادی به واشنگتن بستگی دارد و اینکه آیا واشنگتن میخواهد مواضع خود را تغییر دهد. فعلا نشانه اینکه واشنگتن بخواهد تحت تاثیر میانجیگری اروپا مواضع خود را تغییر دهد دیده نمیشود پیام آقای انریکه مورا این بود که آمریکاییها فعلا نمیتوانند چنین کاری کنند و اگر نقل قول نشریه پولیتیکو درست باشد، آمریکاییها گفته اند که ممکن است در آینده بتوانند در این زمینه کاری انجام دهند. بنابراین فعلا آمریکاییها از موضع خود کوتاه نیامدهاند. بنابراین میانجیگری و نقشآفرینی اروپا تا حدی در معرض ابهام است.
* مسئله اروپا الان بیشتر از اینکه میانجیگری باشد، مسئله حفظ برجام و تلاش برای زنده نگهداشتن امید نسبت به احیای برجام است. حتما آمریکا در قیاس با روسیه، اعتماد بیشتری به اروپا دارد. مخصوصا اینکه جنگ اوکراین اعتماد آمریکا و طرفهای غربی را به روسیه کمتر کرده است. اما اگر مشخصا به مسئله برجام در مبدا فعلی اشاره کنیم، واقعیت این است که مسئله سر موضوعات بسیار مهمی به بنبست کشیده شده است که تفاوتی در این زمینه ندارد.
* وضعیت فعلی مذاکرات، وضعیت خوبی نیست و به بن بست کشیده شده و هنوز چشمانداز روشنی برای خروج این بنبست وجود ندارد. هرچند آقای جوزف بورل بعد از بازگشت انریکه مورا گفت که ایرانیها انعطاف زیادی نشان دادند ولی هنوز طرف ایرانی این حرف آقای جوزف بورل را تایید نکرده و به نظر میرسد که در واقع بیشتر برداشت جوزف بورل بوده است. گزارش نشریه پولیتیکو هم حاکی از این است که ایران نسبت به بازگشت مذاکرات موافقت کرده و حرفی از عقبنشینی از مواضع خودش و کوتاه آمدن در موضوع خارج کردن سپاه پاسداران از فهرست گروههای تروریستی نزده است. بنابراین میتوان گفت که با سفر آقای انریکه مورا، قدری امیدواری بیشتر شد اما تغییر و اتفاق خاصی در روند مذاکرات دیده نمیشود.
* در مورد نقش روسیه در مذاکرات، میشود گفت که جنگ اوکراین بیاعتمادی بسیار بزرگی در روابط بین روسیه با آمریکا و اروپا ایجاد کرده و خیلی از مسائل نسبت به دوران قبل از جنگ روسیه و اوکراین تغییر کرده است، از سیاستهای آلمان گرفته تا تلاش سوئد و فنلاند برای پیوستن به ناتو تا کمکهای نظامی اروپاییها و ناتو به اوکراین. این مسئله شکاف عمیقی بین روسیه و طرف غربی به وجود آورده است که در مذاکرات برجام نیز میتواند نمود داشته باشد.
* در چنین شرایطی روسیه حتی اگر بخواهد قائدتا نمیتواند نقش میانجی را بازی کند ضمن اینکه در گذشته هم به هر حال نقش روسیه، شاید بر خلاف آن چیزی که خود روسها دوست دارند نشان دهند، خیلی برجسته و تعیینکننده نبوده یعنی در قیاس با چین، روسیه خیلی نقش ویژهای ایفا نکرده است، اما روسها دوست داشتند و دارند که در سطح رسانهای نقشآفرینی خود را بیش از حدی که بوده نشان دهند، در حالی که برعکس چینیها سعی میکنند که در این موضوع خیلی مانور رسانهای ندهند.
* عمده فشار روی بایدن از جانب طرفداران ترامپ و حزب جمهوریخواه و از طرف لابی طرفدار رژیم صهیونیستی و لابی طرفدار امارات است. اینها هستند که خیلی به دولت بایدن فشار میآورند و این فشار کاهش پیدا نکرده است. حتی دیدیم که برخی نمایندگان کنگره آمریکا نامه نوشتند و صراحتا گفتند که در صورتی که جمهوریخواهها دوباره قدرت را به دست بگیرند، از برجام خارج خواهند شد.بنابراین دولت بایدن تحت فشار است و نزدیک شدن انتخابات کنگره آمریکا این فشار را دوچندان کرده است. آقای ترامپ در ایالتهای مختلف سخنرانی و علیه دولت موضعگیری میکند و به تبع او جمهوریخواهان علیه دولت بایدن موضعگیری میکنند. بنابراین بیشترین فشار بر بایدن در صحنه داخلی از جانب جمهوریخواهانی است که عمدتا طرفدار ترامپ هستند یا جمهوری خواهانیاست که در واقع دوست دارند که در انتخابات کنگره آمریکا با انتقاد از سیاست های بایدن برنده انتخابات شوند. بنابراین میشود گفت که فشار بر دولت بایدن در صحنه داخلی همچنان ادامه دارد و تا انتخابات کنگره آمریکا در چند ماه آینده ادامه خواهد داشت.
دیدگاه تان را بنویسید