بازی جدید اردوغان با ناتو / سود هنگفت ترکیه از جنگ روسیه و اوکراین
در میانه جنگ روسیه و اوکراین، فعلا تنها کشوری که بیشترین دستاورد را کسب کرده یا دستکم تلاش میکند بیشترین منافع را به دست بیاورد، ترکیه است. این گزارش نگاهی دارد که تحرکات ترکیه و بازی رجب طیب اردوغان با ناتو و نشان داده چگونه او حتی در دل بحران هم منافع ترکیه را پیش میبرد.
تماس تلفنی رجب طیب اردوغان با همتایان فنلاندی و سوئدی اهمیت داشت؛ دلیل این اهمیت را باید در استمرار جنگ روسیه و اوکراین و درخواست عضویت فنلاند و سوئد در ناتو جستجو کرد؛ چه آنکه شرایطی ایجاد شده که نظم و ثبات «اروپایی» که به مدت بیش از ۸۰ سال مورد احترام بازیگران بود، دستخوش تغییر شده است.البته با فروپاشی شوروی بسیاری از مفروضهای امنیت اروپایی دستخوش تحول شده بود.
آغاز تغییر نظم اروپا
بالا رفتن خطرات ناشی از تهدید تروریسم و نیز گسترش ناتو، زمینه تقویت نفوذ ساختارهای فراآتلانتیکی در ساختار امنیت اروپا فراهم کرد. از سوی دیگر همزمان با افزایش قدرت چین و روسیه در نظام بینالملل، واکنش این کشورها نسبت به نظمی که آمریکا مدعی آن است (نظم نوین جهانی که توسط کندی مطرح شد)، آغاز شد.
در اتفاقی دیگر دخالت روسیه در اوکراین در سال ۲۰۱۴ یکی دیگر از بنیانهای نظم امنیتی اروپا را دستخوش تغییر کرد و آن تغییر در «اصل حفظ بیطرفی» برخی دولتهای اروپایی هممرز با روسیه بود که منجر به بالا گرفتن بحثهای الحاق باقی دولتهای اروپایی به ناتو شد.
در چنین شرایطی جنگ روسیه و اوکراین آغاز شد تا اولا جلوی نفوذ ناتو در مرزهای روسیه گرفته شود و دوما کشورهایی که متمایل به عضویت در ناتو هستند، درس عبرت بگیرند. در حقیقت روسیه با پیگیری سیاست ارتقا منزلت راهبردی خود در قلب اروپا، غرب را ناچار به تعریف مولفههای جدید امنیت جمعی کرد؛ هر چند این دستیابی به هدف با توجه به شرایط کنونی بسیار دشوار است.
وارد شدن ترکیه به بازی ناتو
اروپا که شعار «غیرنظامیسازی» سر میداد، مجبور شد بار دیگر خود را تجهیز کند و اینگونه پرونده پیوستن فنلاند و سوئد که مدتها معلق مانده بود، دوباره مطرح شد. اهمیت این درخواست به حدی است که بریتانیا به فنلاند و سوئد تضمین دفاع متقابل و گسترش چتر هستهای در فاصله زمانی میان ارائه درخواست تا پذیرش نهایی ناتو را ارائه کرده است. با این وجود درخواست عضویت این دو کشور که با آغوش باز سایر اعضا پیمان ناتو و مخصوصا ایالات متحده آمریکا مواجه شده است، یک مانع بزرگ بر سر راه خود دارد؛ ترکیه.
ترکیه به عنوان دومین ارتش بزرگ ناتو بعد از ایالات متحده قصد دارد از این وضعیت به سود مقاصد راهبردی خود بهره ببرد. این یعنی ترکها نه تنها تبدیل به یکی از فعالترین جبهههای حمایت از اوکراین شدهاند و از این طریق بر نقش پررنگ خود به عنوان نگاهبان دروازههای جنوبی ناتو تاکید میکنند، بلکه همزمان خواستار درک بیشتر اروپا از منافع منطقهای ترکیه در برابر بحرانهایی نظیر جنوب قفقاز و مخصوصا بحران سوریه و مسئله کردها هستند، به همین دلیل ترکیه با گره زدن موافقت مشروط خود با عضویت فنلاند و سوئد در ناتو که به عنوان یکی از اهداف واشنگتن از مدیریت نبرد در اوکراین مطرح است، در مقام یک کنشگر راهبردی در مسائل منطقهای (به ویژه در موضوع سوریه و کردها) ظاهر شده است.
در مذاکرات تلفنی اردوغان رئیس جمهور ترکیه با ماگدلانا اندرسون نخست وزیر سوئد و سائولی نینیسته رئیس جمهور فنلاند، بر ضرورت همکاری این دو کشور با ترکیه در مقابله با گروههای شبهنظامی کرد نظیر پ.ک.ک و نیز رفع تحریم صنایع تسلیحاتی این دو کشور علیه ترکیه که در پی تهاجم سال ۲۰۱۹ این کشور به شمال سوریه رخ داد، تاکید کرد.
باید توجه داشت که درخواستهای ترکیه از کشورهای اروپایی را میتوان بخشی از سیاست جدید آنکارا به منظور افزایش وزن ژئوپلیتیک خود در بحرانهای منطقهای تلقی کرد؛ سیاستی که به نظر میرسد با توجه به نیازهای جدید واشنگتن در سطح تاکنیکی و استراتژیک نیز همخوانی داشته باشد.
تحرکات منطقهای ترکیه
آمریکا بعد از جنگ روسیه و اوکراین، نیازمند موازنه و حتی حفظ وضعیت منزویسازی نیروهای حامی روسیه در اروپاست. از این جمله میتوان به ضرورت وجود یک نیروی موازنهساز در برابر محور «برلین-پاریس» به عنوان مهمترین فعالان اروپاییگرایی در قلب بروکسل رسید؛ نیرویی که با برنامههای «استقلال انرژی از آمریکا» و نزدیکی به ساختارهای «انرژی روس» و نیز با توجه به ضرورت «استقلال نظامی از آمریکا» در حال گام برداشتن در مسیر «استقلال اروپایی» و تبدیل پروژه اتحادیه اروپایی به ایالات متحده اروپایی به عنوان قطب سوم قدرت در سطح جهانی است.
امروز ترکیه با استفاده از وضعیت موجود تلاش میکند به عنون نیرویی «موازنهبخش» در محوری از ورشو تا لندن در برابر محور «برلین – پاریس» قرار بگیرد. از این منظر ترکیه با اصلاح سیاست خارجی منطقهای خود همچون اصلاح روابط با قدرتهای رقیب منطقهای نظیر عربستان سعودی، امارات و حتی رژیم صهیونیستی سعی دارد در قمار بزرگ بعدی خود بر سر گسترش ناتو، وزن ژئوپلیتک خود را اینبار با محوریت اقتصادی–نظامی در سطح منطقهای افزایش دهد.
ترکیه با اصلاح سیاست خود در برابر تلآویو سعی در مشارکت در پروژه تامین انرژی اروپایی از طریق منابع گاز مدیترانهای اسراییل که با مشارکت امارات متحده عربی در حال راهاندازی است، دارد؛ پروژهای که در صورت موفقیت ترکیه، به طور قابل ملاحظهای کارتهای این کشور را در رقابت با یونان بر سر مسائل مدیترانه شرقی افزایش میدهد.
ترکیه با بهرهگیری از الگوهای تشویق و تهدید در برابر متحدان اروپایی خود در ناتو، خواهان استفاده حداکثری از شرایط ایجاد شده است و حتی میتوان تصمیم آنکارا برای بستن حریم هوایی خود بر پروازهای روس به سوریه و برعکس و نیز آمادگی این کشور برای تهاجم سراسری به شمال سوریه را به عنوان پیش درآمدی از رویاهای بزرگتر اردوغان این بار در طول محور مدیترانه شرقی تصور کرد.
منبع: رویداد 24
دیدگاه تان را بنویسید