بهشتی پور: گروسی برای قطعنامه جدید زمینه چینی میکند
حسن بهشتیپور در گفتوگو با«جهانصنعت» آثار رویکرد آژانس بر پرونده هستهای را تحلیل کرد
روزنامه جهان صنعت نوشت: بعد از مدتها رخوت در جریان مذاکرات احیای برجام و شنیدن حرفهای تکراری از مقامات و مسوولان در دو طرف ماجرا، شاهد شکلگیری فضایی هستیم که گویا ما را در یک سراشیبی سخت قرار خواهد داد. از دست رفتن فرصت گفتوگوها در دوحه کم بود، مواضع تند و ابراز نگرانیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز اضافه شده است. رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، درست وقتی که به نشست بعدی شورای حکام نزدیک میشویم بابت دسترسی نداشتن به فیلم دوربینها و سرعت پیشرفت برنامه هستهای ایران ابراز نگرانی میکند و مقامات آمریکایی در کنگره و کاخسفید نیز نگاه مشابهی دارند. در عین حال شاهدیم که مرغ تصمیمگیرندگان هم در ایران و هم در آمریکا یک پا بیشتر ندارد و هیچیک حاضر به دست کشیدن از خواستههای حداکثری خود نیستند. در چنین شرایطی است که تحلیلگران معتقدند خروج از بنبست فعلی بعید به نظر میرسد و تنها عرف دیپلماسی است که مانع از اعلام صریح شکست در مذاکرات میشود. بدتر از آنکه گمان میرود، این تندرویهای اخیر گروسی هم کار دستمان بدهد و در نشست آتی شورای حکام که شهریورماه برگزار میشود، یک قطعنامه دیگر علیه ما صادر شود. قطعنامهای که بعید نیست پرونده هستهای ایران را به شورای امنیت و در مسیر بازگشت قطعنامههای فصل هفتم قرار دهد! در این بین اگر نگاهی هم به مواضع و اظهارات رسمی و یکی به نعل و یکی به میخ طرف ایرانی داشته باشیم؛ نشانهای مبنی بر تمایل جدی به احیای برجام به چشم نمیخورد. لذا میتوان انتظار داشت که هرگونه سختگیری طرف مقابل اعم از قطعنامه یا … با واکنشی تندتر از سوی ایران مواجه شده و وارد دور باطلی شویم که حاصل آن پیچیدهتر و سختتر شدن شرایط است. حسن بهشتیپور کارشناس مسائل بینالمللی نیز از جمله کارشناسانی است که چنین تحلیلی از اوضاع دارد. او البته تاکید دارد که ایران قادر است در این دام نیفتد و با همکاری و رایزنی بیشتر با آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهانه را از دست غربیها گرفته و اجازه صدور قطعنامههای بیشتر را ندهد؛ به شرط اینکه بخواهد.
رافائل گروسی در مصاحبهای نسبت به پیشرفت برنامه هستهای ایران و دسترسی نداشتن آژانس به فیلم دوربینها ابراز نگرانی جدی کرده است. به نظر شما این مواضع تغییری در روند مذاکرات و پرونده هستهای ایران خواهد داشت؟
آقای گروسی به جای اینکه نسبت به فعالیتهای ایران ابراز نگرانی کند باید به آمریکاییها بگوید که شرایط برگشت به برجام را مهیا کنید. ایران تحت نظارت آژانس و پادمانی هستهای عمل میکند. یعنی ایران بر اساس NPT عمل کرده و نظارتهای آژانس نیز انجام میشود. دوربینها اما بر اساس برجام نصب شده بود و الان ایران میگوید که اگر میخواهید که دوربینها فعال باشد، باید به تعهدات خود عمل کنید. به نظر من آقای گروسی به جای ابراز نگرانی باید از آمریکا و اروپا بخواهد به تعهدات خود عمل کنند. او اما یکطرفه عمل کرده و صرفا از طرف ایرانی مطالبه میکند و این شائبه سیاسیکاری دارد. درحالی که مدیرکل آژانس نباید موضعگیری سیاسی کند و باید در چارچوب مسائل فنی و تخصصی اظهارنظر کند.
درباره اینکه آژانس سیاسیکاری میکند، بارها صحبت شده و ایران همیشه به این موضوع اشاره کرده است اما به نظر میرسد که مطالبه از طرف غربی برای بازگشت به تعهدات در دستور کار آقای گروسی نیست، پس …
چرا در دستور کار او نیست؟ اگر میتواند از ایران بخواهد برجام را اجرا کند، چطور در دستور کار ندارد که از آمریکا بخواهد به تعهدات خود عمل کند. آژانس میخواهد که در چارچوب برجام بر ایران نظارت کند. در واقع در نظارت عادی آژانس بر ایران که طبق اساسنامه آن است که وقفهای ایجاد نشده است. مثلا اگر ایران از NPT خارج شده و اجازه نظارت پادمانی نمیداد، وضعیت فرق داشت و تذکر گروسی میتوانست متوجه ایران باشد اما الان او به عنوان مدیرکل آژانس از ایران خواستهای دارد که در چارچوب برجام است. درحالی که برجام دو طرف دارد لذا اگر او واقعا میخواهد بیطرف باشد باید هم به ایران و هم به آمریکا و طرف اروپایی تذکر دهد که به تعهدات خود عمل کنند.
حرف من این بود که ما میدانیم مدیرکل آژانس بیطرف نیست و به نفع طرف غربی موضعگیری میکند، در این شرایط …
اما او خودش مدعی بیطرفی است. بنابراین ما میگوییم که تو اگر بیطرف هستی باید به دو طرف تذکر بدهی چراکه اگر آنها به تعهدات خود عمل کرده و به برجام برگردند، ایران هم به تعهدات خود عمل میکند و اگر نکرد، حق به جانب آقای گروسی است. درحالی که چهارده گزارش آقای آمانو مدیر قبلی آژانس نشان میداد که ایران برجام را اجرا میکرد. فقط بعد از اینکه ترامپ از برجام خارج شد و تازه یک سال بعد، ایران شروع به کاهش تعهدات خود کرد. بر این اساس آقای گروسی اگر بیطرف است که باید طبق اساسنامه آژانس بیطرف باشد، باید به طرف غربی هم تذکر داده و بگوید که اگر میخواهید نظارتهای برجامی انجام شود، باید به تعهدات برجامی خود عمل کنید.
ببینید، اینکه ما اصرار کنیم که آقای گروسی باید به طرف غربی تذکر دهد قطعا موجب تغییر رویه او و آژانس نخواهد شد. سوال من این است که در شرایط موجود که موضع گروسی توام با سیاسیکاری است و احتمال اعمال فشار بر ایران، ابراز نگرانیهای او چقدر در روند مذاکرات و وضعیت پرونده هستهای ایران اثرگذار است؟
اولا این توجه را بدهم که ما نمیگوییم آژانس بیطرف باشد و این در اساسنامه آژانس است. یعنی اگر من به عنوان بهشتیپور بگویم که آژانس باید بیطرف باشد، کسی برای من تره خرد نمیکند اما این در اساسنامه آژانس آمده که مدیرکل باید بیطرف باشد. اینجا ما یک توجه حقوقی میدهیم.
کار رسانه هم آگاهیافزایی و اطلاعرسانی است. ما داریم به مخاطب ایرانی میگوییم که گروسی باید طبق اساسنامه بیطرف باشد اما عملا سیاسیکاری میکند. یعنی وظیفه او نظارت بر فعالیتهای فنی است و اگر موضع میگیرد باید بیطرفانه موضع بگیرد.
اینکه مخاطب ایرانی بداند و اعتقاد داشته باشد که گروسی سیاسیکاری میکند اما در نتیجه تاثیری ندارد. سوال من درباره نتیجه رویکرد مدیرکل آژانس است.
تاثیر دارد. یک وقتی ما شعار میدهیم که این آقا سیاسیکاری میکند و یک وقتی مستدل صحبت میکنیم.
متوجه این نکته هستم. حرف این است که ما میدانیم گروسی سیاسیکاری میکند و به مخاطب ایرانی هم میگوییم و او هم متوجه میشود اما به هر حال این رویکردی است که گروسی دارد و حتما آثاری خواهد داشت. درباره این آثار صحبت کنیم.
اینها برای اعمال فشار بر ایران است تا در شهریور ماه که نشست بعدی شورای حکام برگزار میشود، دوباره علیه ما قطعنامه صادر کنند. در واقع آقای گروسی در حال زمینهسازی برای صدور قطعنامه جدید علیه ایران است. این قطعنامهها نیز برگ به برگ پروندهسازی علیه جمهوری اسلامی ایران است و ما باید مانع صدور این قطعنامهها بشویم. نه اینکه بگوییم آنقدر قطعنامه صادر کنید که قطعنامهدانتان پاره شود، یا نگوییم که اینها کاغذپاره است و… . ما باید بگوییم که این قطعنامهها برگ به برگ مستندسازی است. دقت داشته باشید که یک وقتی یک نفر علیه شما ادعا میکند، یک وقت هم این ادعا را در دادگاه مطرح کرده و حکمی میگیرد و سند است. شورای حکام هم در آژانس مثل آن دادگاه است. سی و پنج کشور به نمایندگی از حدود صد و هفتاد کشور آژانس، عضو این شورا هستند و کسی هم حق وتو ندارد. آنها رای خواهند داد و اگر قطعنامهای علیه ما صادر کنند یعنی ادعای آنها تبدیل به سند شده است. این سند هم مورد استناد مدیرکل قرار میگیرد. او نیز میتواند پرونده را به شورای امنیتسازمان ملل ارجاع دهد و این به زیان ایران تمام خواهد شد. قبل از اینکه ادعاهای خود را مستند کنند خیلی اهمیت ندارد اما وقتی که علیه ما قطعنامه بگیرند، ما حق باشیم یا باطل، فرقی ندارد و سندی علیه ما است ولو اینکه ما آن را ظالمانه یا توطئه استکبار بدانیم. وقتی قطعنامه علیه ما صادر شود، زمینه بازگشت پرونده ایران به شورای امنیت فراهم میشود و در آنجا نیز اروپاییها که از برجام خارج نشدهاند میتوانند طبق روال مکانیسم ماشه که چهار مرحله دارد، وارد عمل شوند و قطعنامههای قبلی برگردد.
دفعه قبل که علیه ایران در شورای حکام صادر شد، با توجه به ملایم بودن لحن قطعنامه از کنار آن ساده عبور شد، فکر میکنید قطعنامه احتمالی جدید هم قطعنامه ملایمی باشد؟ یا شرایط را تغییر دهد؟
باید این نکته را یادآور بشوم که صدور قطعنامه علیه ایران به زیان ما، مستندسازی علیه ما است، چه ملایم باشد و چه نباشد. متاسفانه ما در کشور میخواهیم ماستمالی کنیم و این حرفها را میزنیم. اولا که قطعنامه قبلی قطعنامه اول نبود و دومی بود. چون در سال ۹۹ هم علیه ما قطعنامه صادر شد و این دومین قطعنامه بعد از برجام علیه ما بود. دوما اینکه صدور قطعنامه چه لحن ملایمی داشته باشد و چه تند، بد است. به این معنا که سندسازی ادعاهای بیمورد آنها است. بنابراین ما باید نسبت به صدور آن حساس باشیم نه اینکه بگوییم چون قطعنامه ملایمی بود پس اتفاقی رخ نخواهد داد. این اتفاق آرام آرام میافتد. مثل آن قورباغهای که در آب سرد قرار گرفته بود و متوجه گرم شدن آب نبود تا اینکه پخت. صدور قطعنامه هم همین است و چه ملایم باشد و چه آتش آن تند باشد در نهایت یک نتیجه دارد و پروندهسازی علیه ما است. نباید صدور قطعنامه علیه ایران را عادیسازی کرد.
در وضعیت کنونی ایران غیراز تاکید بر اینکه آقای گروسی مشغول سیاسیکاری است، چه کاری باید انجام دهد؟ آیا میتواند مانع صدور قطعنامه شود؟ برای این کار چه اقدام مشخصی باید انجام دهد؟
بله، ایران میتواند مانع شود، به شرطی که بخواهد. به این معنا که برود و با آژانس گفتوگو کرده و به آن سه سوال جدی آژانس پاسخ دهد. همانطور که ما در سال ۱۳۸۶ در زمانی که آقای لاریجانی دبیر شورای عالی امنیت ملی بود و یک مدالیته ۶ بندی با البرادعی توافق کرد تا به سوالات آژانس پاسخ داده شود و همین طور هم شد و پرونده را بستند. به نظر من سوالات آن زمان به مراتب سختتر بود. لذا میتوان اکنون هم به سوالات آژانس پاسخ داد و بهانه را از او گرفت. یکی از راههای ایران این است که با آژانس مذاکره کرده و به ابهامات آن پاسخ دهد و مساله را حل کند. این درحالی است که مسوولان ما میگویند چون نگاه آنها سیاسی است باید با اقدام سیاسی برطرف شود. منظورشان این است که اگر ایران به توافق برسد، این مساله خودبهخود حل میشود چراکه یک بهانهجویی است.
شما فکر میکنید که با توجه به شرایط فعلی و نگرانیهایی که گروسی ابراز میکند، ایران از حالا تا نشست شهریور شورای حکام به این احساس ضرورت میرسد که باید مسائل بین ایران و آژانس را حل کرد یا نه و به سوی قعطنامه جدید میرویم؟
آقای اسلامی و اظهارات او نشان میدهد که ما همین رویه را ادامه میدهیم. اما من به عنوان یک ناظر بیرونی معتقدم که صلاح ما در توافق با آژانس است و نباید اجازه دهیم که آژانس ابزاری برای فشار بر ایران شود. باید همکاری کرده و بهانه را از دست طرف مقابل بگیریم. منتها این را باید وقتی انجام دهیم که برای افکار عمومی مقدمات مفصلی که گفتم را توضیح داده باشیم. چون برای افکار عمومی سوال است که ما چرا با آژانس درگیر هستیم. ما باید اینها را برای مردم روشن کنیم و بعد بگوییم که بهتر است دولت با آنها مذاکره کند چون اگر این را نگوییم تصور میشود که ما هم همان حرفهای آژانس را زده و از آنها طرفداری میکنیم.
دیدگاه تان را بنویسید