نفوذ ایران از خزر تا مدیترانه، کابوس اسرائیل
اکنون یک رقابت بزرگ سلطه طلبانه از سواحل دریای مدیترانه تا مرز افغانستان در جریان است که بر جنگهای داخلی در سوریه و یمن، سیاست داخلی عراق و دولت در حال فروپاشی لبنان تأثیر میگذارد و همچنین به ترسیم مجدد کامل اتحادهای سنتی در خاورمیانه منجر شده است. تحولات در لبنان نیز در افزایش تنش ها در سوریه نقش مهمی دارد.
یک رشته حملات هوایی ایالات متحده آمریکا در سوریه در هفته گذشته علیه اهداف ایران نشانه درگیری منطقه ای فزاینده بین ایران و دشمنان متعدد آن است.
برداشتها در مورد بلندپروازی های ایران در امریکا، کشورهای عربی و اسرائیل، از سال ۱۹۷۹ ادامه داشته است. با خیزش های عربی در اواخر سال ۲۰۱۰ که تعدادی از دیکتاتورهای عرب خاورمیانه سقوط کردند، رقابت های راهبردی منطقهای شتاب گرفتند.
در سراسر خاورمیانه، دولتها دچار گذار سیاسی شدند و در برخی موارد، ایران در یک طرف و کشورهای عربی متحد امریکا در طرف دیگر رقابت حضورداشتند. قیام مردمی در سوریه بود که ایرانیها را به طور کامل وارد سوریه کرد و تهران و حزبالله لبنان، منابع نظامی عظیمی را از اواخر سال ۲۰۱۱ برای حفظ نظام اسد در قدرت، متعهد شدند.
اکنون یک رقابت بزرگ سلطه طلبانه از سواحل دریای مدیترانه تا مرز افغانستان در جریان است که بر جنگهای داخلی در سوریه و یمن، سیاست داخلی عراق و دولت در حال فروپاشی لبنان تأثیر میگذارد و همچنین به ترسیم مجدد کامل اتحادهای سنتی در خاورمیانه منجر شده است. تحولات در لبنان نیز در افزایش تنش ها در سوریه نقش مهمی دارد.
حملات مورد حمایت ایران به نیروهای آمریکایی در عراق موضوع تازه ای نیست و تهران همچنان به دنبال انتقام ترور ژنرال قاسم سلیمانی است. ولی حملات اخیر تهران و گروه های تحت حمایت آن در داخل سوریه جبهه تازه ای از خصومت ها را نشان می دهد.
واکنش پیشگیرانه آمریکا به این حملات ایران بسیار قابل توجه است. جو بایدن، رئیسجمهوری ایالات متحده، مایل است که خاورمیانه را در کنار هم و مذاکرات هستهای کنونی با ایران را زنده نگه دارد ولی حملات ایران به تاسیسات آمریکا در سوریه بهویژه دو حمله راکتی جداگانه در روز ۱۵ اوت آنقدر برای امریکا سنگین تمام شد که واشنگتن احساس کرد باید برای آن پیام روشنی ارسال کند.
با ادامه رشد توانمندی ایران در سوریه، این کشور به عرصه درگیری مستقیم بین اسرائیل و ایران تبدیل شده است. اسرائیل متقاعد شده که تهران به دنبال ایجاد یک جبهه نظامی شیعی در سراسر سوریه و لبنان است و باید قبل از تسلط ایران، از آن جلوگیری کند.
دولت مرکزی سوریه توسط روسیه هدایت می شود که در هفت سال گذشته به شدت در این کشور سرمایه گذاری کرده است. مداخله سال ۲۰۱۵ مسکو در سوریه برای تامین منافع خود بود. حتی در رسانههای غربی گزارش شده که حکومت اسد هزاران سوری را برای جنگ در کنار روسیه به اوکراین میفرستد، اگرچه این امر هرگز به علل مختلف محقق نشد. با این حال، گزارشهای آخر هفته گذشته همچنین ادعا میکنند که روسیه یک سامانه پیشرفته دفاع هوایی اس ۳۰۰ را از سوریه به خانه بازگردانده تا تواناییهای خود در برابر اوکراین را تقویت کند. این نکته قابل توجه است زیرا این سیستم در ماه مه برای درگیری با جت های اسرائیلی در بمباران سوریه مورد استفاده قرار گرفت.
لبنان به سختی در تلاش برای حفظ خود است. بانک جهانی بحران مالی در این کشور را به عنوان یکی از بدترین بحران های تاریخ بشر توصیف کرده است. قرار گرفتن لبنان تحت تسلط حزبالله و در نتیجه ایران، سناریویی است که بسیاری از دولتهای عربی عمیقاً از آن میترسند، اما برای اسرائیل غیرقابل تحمل خواهد بود. یک ایران دوم در لبنان و در کنار اسرائیل و گسترش نفوذ ایران از مدیترانه تا دریای خزر کابوس نهایی آنهاست. اگر این اتفاق بیفتاد، مداخله نظامی اسرائیل احتمالاً به درگیری منطقه ای طولانی منجر می شود.
هیچ کدام از این موارد برای سوری های رنج کشیده خبر خوبی نیست. با گذشت یک دهه از جنگ داخلی ویرانگر، نزدیک به دو سوم جمعیت آن آواره شده و بیش از نیمی از تاسیسات کشور آسیب دیده اند. با توجه به اینکه سوریه اکنون مهره کلیدی در مسابقه شطرنج ژئوپلیتیکی منطقه است و لبنان همسایه آن، در لبه پرتگاه قرار دارد، بعید است که مشکلات آنها به زودی پایان یابد.
منبع: دیپلماسی ایرانی
دیدگاه تان را بنویسید