یک تیم میتواند دو قاره را قهرمان جام جهانی کند!
فرانسه در آستانه تکرار قهرمانی است؛ این را آماری میگوید که پیش از این نیز با توجه به حضور بازیکنانی از قاره آفریقا این تیم را به موفقیت رسانده بود.
فرانسه برای حضور در جمع چهار تیم برتر جام اکنون انگلیس را پیش رو دارد و در صورت عبور از سد شاگردان ساوت گیت، آنها دو فینال بزرگ دیگر برای تکرار عنوان دوره قبل خود پیشرو خواهند داشت. اما اکنون آماری که این تیم را امیدوار به کسب دوباره جام میکند جالب توجه است.
بر اساس اطلاعات منتشر شده توسط دولت فرانسه در سال 2020، فرانسه دارای 6.8 میلیون مهاجر (10.2 درصد از جمعیت آن) است. از این آمار 47.5 درصد از مهاجران مقیم فرانسه در آفریقا متولد شده اند.
اکنون بعد از این بحث آماری، بیایید به آخرین عنوانی که فرانسه در جام جهانی به دست آورد بپردازیم؛ آنها در شرایطی در روسیه 2018 قهرمان شدند که 14 بازیکن از جمع 23 نفره این تیم که جام را لمس کردند، یا آفریقایی تبار هستند یا مستقیماً در آن قاره متولد شدند.
حتی دو دهه پیش نیز یک پدیده بسیار مشابه در سال 1998 اتفاق افتاد. از 46 بازیکنی که تا به حال با خروسهای آبی جام جهانی را بالای سر برده اند، 30 نفر از اصل و نسب فرانسوی نیستند. این تیم بازیکنانی از آفریقا و مناطق خارج از کشور دارد. این همیشه یک ثروت برای فوتبال و البته میتوان گفت برای تمام ورزشهای فرانسه بوده است. البته همه آنها فرانسوی هستند و همه به فرانسوی بودنشان افتخار نیز میکنند.
اکنون به تیم حاضر در قطر بپردازیم؛ تیم فعلی نیز همین روند را دنبال میکند. از 26 بازیکنی که دیدیه دشان با خود همراه کرده، نیمی از آنها آفریقایی تبار هستند یا در آن قاره متولد شده اند.
بسیاری از تیمهای اروپایی به تدریج بازیکنان آفریقایی الاصل، سایر مهاجرانی که در کشورهای اروپایی متولد شده اند را در تیمهای خود قرار دادهاند. دکتر خوزه لوئیس گازکز، از کارشناسان برنامه مطالعات آسیا و آفریقا در دانشگاه ملی مکزیک، میگوید: اکثر این بازیکنان از مستعمرات یا کشورهایی هستند که مستعمره اسپانیا، فرانسه، آلمان و سایر کشورهای اروپایی بودهاند.
امپراتوری فرانسه که در قرن شانزدهم تأسیس شد، با 13 میلیون کیلومتر مسافت، دومین امپراتوری جهان از نظر اهمیت و گسترش بود. در آغاز بخشی از هند متمرکز شدند. در اواسط قرن نوزدهم، آنها با ترکیب مناطقی در آفریقا، آسیا و مناطق استراتژیک در اقیانوس آرام، قلمرو خود را گسترش دادند. در سال 1847 آنها الجزایر، مرکز قدرت فرانسه در شمال غربی قاره را فتح کردند. در سال 1880، فتح آنچه به عنوان کنگو فرانسوی شناخته شد، آنگولا، کامرون و ایالت آزاد کنگو را یکپارچه کرد. یک سال بعد آنها تونس را کنترل کردند. در سال 1898 ماداگاسکار را تصرف کردند و شش سال بعد، آفریقای غربی فرانسه (AOF) رسما ظهور کرد که شامل فدراسیونی از هشت قلمرو بود: موریتانی، سنگال، گینه، سودان فرانسه (امروزه مالی)، گینه، ساحل عاج، ولتا بالا (بورکینافاسو کنونی) و داهومی (بنین کنونی).
در سال 1905، علیرغم مخالفت آلمان و تهدید به جنگ بین المللی با همسایه اروپایی، تحت الحمایه ای در مراکش تأسیس کردند. ماجرایی که تا حدود زیادی توضیح دهنده حضور فوتبالیست های خارجی در ترکیب تیم موفق فرانسه کنونی است که در حال حاضر با دو عنوان قهرمانی وارد این رقابتها شده و با ستارگان خود ستاره سوم را در این جام نشانه گرفته است.
جنجالهای بی نهایت
با این حال این کمی مصنوعی است که این بازیکنان از خارج از کشور بیایند و نام آنها را تیم فرانسوی بگذارند. توجه کنید که بازیکنان تیمهای دیگر سرود ملی خود را با انرژی و صدای بلند میخوانند، در حالی که اکثر بازیکنان تیم فرانسه آن را نمیخوانند و این کاملا طبیعی است چرا که آن را نمیشناسند. با تمام این اوصاف باید منتظر ماند و دید فرانسه تحت هدایت دشان، اینبار در تقابل با غولهای باقیمانده و طی سه بازی آتی خود تا دستیابی به جام، چه شرایطی را دنبال خواهد کرد و آیا در بازی امشب نیز قادر خواهد بود از سد انگلیس بگذرد یا خیر.
دیدگاه تان را بنویسید