حجت الاسلام بنیادی:
پیروزی و پیشرفت انقلاب اسلامی در آئینه بیانیه گام دوم انقلاب
بسم الله الرحمن الرحیم
پیروزی و پیشرفت انقلاب اسلامی در آئینه بیانیه گام دوم انقلاب
پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ماه سال ۱۳۵۷ نقطه اغاز حرکت عظیم و تحولافرین ملت مؤمن ایران و مقطعی مؤثر در مبادلات سیاسی و ارتباطات جهانی بود که گذر زمان این تأثیر را نمایانتر ساخته؛ اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی در بیان و بنان بنیانگذار جمهوری اسلامی، امام خمینی قدسسرهالشریف از همان اغاز نهضت در سال ۱۳۴۲ و پس از آن، نشاندهنده تمایز انقلاب اسلامی با سایر انقلابها و تغییرات در میان ملتها و نظامات سیاسی کشورها بوده و مسیر و مقصد انقلاب اسلامی با ماهیت توحیدی و تکلیفگرا، عجین گشته است و تخطی از اصول و ارزشهای اسلام و انقلاب نه تنها موجب آسیب و تضعیف انقلاب بلکه دارای حرمت شرعی است که دلیل واضحی برای تعهد نسبت به صیانت و پاسداری از انقلاب و دستآوردهای آن است.
آزمون انقلاب و درک صحیح و عمل به هنگام مردم شریف ایران
ایثار و از خودگذشتگی و جهاد و شهادت، تلاش و استقامت ملت شریف ایران شواهدی متقن و روشن در علاقمندی و پایداری مردم غیور کشورمان است که در برهههای و عرصههای سخت و پیچهای تند انقلاب، آزمونی پرافتخار از خود به نمایش گذاشته است تا جائیکه دفتر انقلاب سرشار از مقاطعی است که جز ایمان و اخلاص و پایبندی به عهد و پیمانِ مردمی که با رهبر خویش و میثاقی که با شهدا بستهاند، امر دیگری در این راه نورانی وجود نداشته است.
زنان و مردان مؤمن و شجاع، میدانهای نیاز انقلاب را به خوبی درک و به هنگام عمل نمودهاند و در قوّت ایمان و قدرت عمل، سرآمد دنیا و دوران خود شدند و مسیر انقلاب را با تمام سختیها و دشمنیها با افتخار و اقتدار ادامه دادند و اینک نیز در صراط مستقیم انقلاب، با همان انگیزه روزههای آغازین انقلاب، با نشاط و با صلابت، در صحنههای قدرتنمایی انقلاب حضوری بیمانند دارند تا از آغاز تا رسیدن به افق و آمال خویش که رسیدن به حکومت جهانی امام عصر علیه السلام میباشد را مصممتر از همیشه ادامه دهند.
دو گانه اسلام و استکبار، قطببندیهای جدید
جذابیتها و شعارهای انقلاب اسلامی، مخاطبین خود را در سراسر جهان پیدا کرده و شیفتگان این حرکت عظیم هر روز بیشتر از گذشته میشوند و این همان هراسی است که خودکامگان و مستکبرین از آن هراس داشته و دارند، دو گانه اسلام و استکبار، قطببندیهای جدید در عرصههای سیاسی و اجتماعی جهان، رویکرد ازادیخواهان جهان به معارف توحیدی و گسترش فرهنگ برآمدهی از دیانت و عقلانیت، دلیلی محکم و متقن برای این ادعا است که انقلاب اسلامی مرزهای خاکی را درنوردیده و در دل و جان انسانها قرار گرفته است که البته همچنان تکالیف انقلابی و رسالتهای دینی، در تبیین و نشر اثار و ثمرات انقلاب اسلامی وجود دارند.
اینک انقلاب شکوهمند اسلامی به چهل و چهارمین سال پیروزی خود رسیده است و ما همچنان در این راه با اطمینان به وعدههای الهی و با امیدی مضاعف به آینده و تحقق اهداف و آرمانهای انقلاب بزرگ اسلامی هستیم که تلاش و تکالیف جدیدی را در این برهه به عهده همگان قرار میدهد که به برخی از آنها اشاره میشود.
اول، شناخت و روایت صحیح از انقلاب: بیتردید انقلاب اسلامی بر اساس آموزههای دینی و برآمدهی از دستورات اسلامی میباشد و مهمترین اصل در حفاظت از انقلاب توجه و عمل به همین مبانی میباشد تا در سایهی فهم از آیات قرآن و روایات، معرفتها نسبت به نهضت و انقلاب اسلامی عمیقتر و عملها دقیقتر و با معیارها و باورهای دینی سازگار باشد که توصیه و سفارش اکید و همیشگی امامین انقلاب، حرکت براساس شناخت و پیروی از اصول و احکام اسلامی بوده و رمز توفیقات انقلاب نیز همین بوده و البته هرجا از این اصل فاصله گرفتیم نه تنها از اهداف انقلاب فاصله گرفتهایم بلکه توفیقی حاصل نشده است؛ بنابراین مهمترین روایت از انقلاب، روایت مردم مؤمن و معتقد به اسلام است که در پرتو دین و دیانت، خلق حماسه کردند و بزرگترین انقلاب عصر زمان خویش را رقم زدند.
دوم، تفکیک ایران قبل و بعد از انقلاب اسلامی: این رویکرد علاوه بر شناساندن وضعیت و موقعیت ایران در داخل و خارج از کشور موجب اگاهی بخشی به نسلهای جوان است تا در قضاوت و اعتماد به انقلاب و نظام اسلامی با هوشیاری سخن بگویند، تصمیم بگیرند و عزمشان برای ساخت ایران مقتدرتر گردد؛ وقایع و اغتشاشات اخیر نشان داد بسیاری از جوانان نسبت به خدمات انقلاب و از طرفی مدل و روش شیطانیِ مقابلهی معاندین و مستکبرین، بیاطلاع یا کمی اطلاعات برخوردار هستند که البته در این میان آنانکه مورد شماتت! باید قرار بگیرد اشخاص و نهادهایی هستند که تکلیف روشنگری به عهده آنها بوده، اما به هر صورت باید به این امر باور داشت که دشمنان در فضای حقیقی، رسانهای و مجازی در صدد برهم زدن محاسبات ذهنی آحاد جامعه بویژه جوانان میباشند؛ سیاهنمایی، ایجاد یأس و نوامیدی، وعدههای دروغین، سرابهای ساختگی، ناکارآمدی نظام اسلامی، نارواگویی و اتهامزنی، هجمه بر مقدسات دینی، تخریب وجههی ملی و... از اموری است که در دستور دشمنان انقلاب است و با زبانهای مختلف در صدد القاء آنها به متن جامعه و تغییر باورهای جامعه میباشند، که اینها نیز با بیان متین و متقن در همه موارد هم قابل دفع میباشند و هم پیشنیاز دفاع از حقیقت انقلابی اسلامی میباشد.
سوم، شناخت و درک صحیح از جامعه امروز: جامعه امروز جامعهای متراکم از جریانها و تفکراتی است که درجات زاویه انها با انقلاب متفاوت است؛ برخی مقابل، برخی مردد و برخی منتقد هستند اینها به اضافه جریانهای فکری وارداتی و جریانهای فکری حاکم بر جهان، مسائلی هستند که سایه خود در متن جامعه و در برابر جریان اصیل انقلاب، افکندهاند که دائم ایجاد سؤال، اشکال و شبهه میکنند، شناخت چنین فضایی، نیاز به شناخت از افکار غلط و اهداف نهفتهی در آنها میباشد تا بتوان تبیینی صحیح که همراه با برهان و استدلال باشد داشته باشیم و اقناعسازی اذهان را در رأس فعالیتهای فکری و فرهنگی قرار دهیم، پر واضح است که دشمنان به وسیله جنگ شناختی به میدان مبارزه با افکار و عقائد امده و در این راستا تمام تلاشش از بین بردن خطوط و ارزشهای اسلامی و انقلابی در جهت فروپاشی عقائد جامعه برنامهریزی و حرکت میکند، به هر صورت باید راهبردهای دشمن در اسیبرسانی به جامعه و تخریب جایگاه انقلاب، جامعه و نظام اسلامی را به درستی شناخت و برای آن برنامهی صحیح و قابل انجام داشت.
چهارم، دفاع از رهبری الهی انقلاب اسلامی؛ مهمترین اصل در حکمرانی الهی، رهبری جامعه اسلامی است و این موضوع برای دوست و دشمن کاملا معلوم است؛ ولایت فقیه یک عنوان مرسوم در رهبری جامعه و صرفاً تدبیر امور دنیا نیست بلکه امامت و هدایتگری جامعه در طراز "ولایت" میباشد که جامعه را به سعادت دنیوی و اخروی رهنمون میسازد بطوریکه معاش همراه با معاد و عافیت و عاقبت را برای انسانها به ارمغان میآورد، مأموریتی که رسولان و انبیاء الهی در طول تاریخ به این مکلف و تلاش نمودهاند، با این نگاه ژرف اسلام به موضوع رهبری جامعه یقیناً مقصود حاصل و مقصد دستیافتنی میشود اما دشمنان و رهزنان فکر و عقیده در تمام ادوار تلاششان برای تضعیف و ضربه وارد کردن به این جایگاه مهم بوده و فرعونوار راه تخریب و ضربه زدن به عمود خیمهی اسلام و انقلاب بوده و هستند؛ ناروا و ناسزا میگویند و مینویسند که البته اراده و سنت الهی بر فروزان بودن این نور میباشد تا در تلاطم افکار سست و بیپایه، قدرت و منطق رهبری الهی همیشه راهگشا و کارساز بوده و امروز این هیبت و صلابت در وجود رهبر حکیم و فرزانه انقلاب، امام خامنهای تبلور و جلوهگر گردیده است، بر همین اساس دفاع از ولایت و رهبری در مباحث تبیینی نه تنها یک اولویت است بلکه اصلیترین و مهمترین اصل از اصول انقلاب و جامعه اسلامی میباشد.
پنجم، وحدت جامعه و امت اسلام: وحدت ملت رمز پیروزی انقلاب اسلامی بوده است، وحدتی که ملاک و معیار آن ایمان به خدا، اخلاص و تعاون و عدالت باشد، هم دارای مبنا است و هم ماندگاری دارد و ملت را در مقابل هر هجمه و دسیسهای، مقاوم و پایدار میکند در بُعد کلان نیز، وحدت امت اسلامی است که در برابر انواع تفرقهافگنیهای جبهه استکبار که سلاح اصلی و همیشگی آنان ایجاد اختلاف بوده، اتحاد بر محور تعالیم اسلام، محکمترین سد در مقابله با ترفندهای آنان است؛ امروز جهان اسلام دشمن مشترکی بنام رژیم غاصب فلسطین دارد که عداوت و کینه خود را مخفی نمیکند و آشکارا ملتهای اسلامی را تهدید و گاه تحقیر میکند، و علناً از فتح خاک کشورهای اسلامی و عملاً خون مسلمانان مظلوم و کودکان بیدفاع را میریزد.
حال در برابر انواع توطئهی تفرقه، چه سلاحی بهتر از وحدت میباشد که به حکم عقل و شرع، لازم و ضروری است تا همگان هوشیارانه بدان پایبند باشند که البته عامل نزدیک کردن مسلمان در فکر و عمل، نخبگان جهان اسلام میباشند تا در یک عزم راسخ و جدی، زمینههای وحدت را در قالب مقالات و نشستهای علمی، رسالت خویش را در موضوع مهم "وحدت جهان اسلام" انجام دهند.
ششم، توجه و اهتمام جدّی به بیانیه گام دوم انقلاب: بیانیه گام دوم انقلاب در چهلواره پیروزی انقلاب خطاب به ملت مؤمن ایران بویژه جوانان عزیز از به قلم ناب و مبارک رهبر فرزانه انقلاب نوشته و ابلاغ شد، متنی گویا و بیانیه ای مأموریتساز برای جبههی انقلاب که تکالیف خود را با شناخت از گذشته و تجارب به دست آمده در گام اول انقلاب، بشناسند و کشورمان را چنانکه شایسته است بسازند، این بیانیه نسخهی واضحِ توسعه همسویهی ایران اسلامی در ابعاد ملی، منطقهای و بینالمللی است که راه را به خوبی نشان میدهد و ارادهها را برای تعالی کشور ترسیم و تقویت مینماید، از اینرو مهمترین و مغتنمترین نسخهی سلامت و صلابت جامعه، بیانیه گام
دوم است که عمل به فرازها و فرمانهای داده شده خصوصاً در توصیههای هفتگانه مسیری هموار همراه با افقی متعالی و مقصدی مقدس را رقم میزند و "پیروزی و پیشرفت انقلاب اسلامی در آئینه بیانیه گام دوم انقلاب" در صورت تبیین دقیق و عمل درست، امری حتمی خواهد بود.
هفتم، حوزههای علمیه و روحانیت همچنان پیشگامان نهضت و انقلاب اسلامی: حوزههای علمیه و روحانیت شیعه در تمام نهضتها و تحولات تاریخ مخصوصاً تاریخ معاصر نقش و رسالتی بیبدیل داشته و دارد و هرچه از عمر مبارک انقلاب اسلامی و میگذرد نیاز به این پیشگامی بیشتر احساس میشود، بسیاری - اگر نگوییم تمام - نیازهای فکری و نرمافزار پیشرفت و پیروزی انقلاب اسلامی به عهده روحانیت معتقد و متعهد به پیادهسازی معارف توحید و اسلامی میباشد که رسالتی عظیم و در دوران انقلاب اسلامی رسالتی بینظیر بر دوش دارد که اگر تمام تلاشها در عملی شدن معارف اسلامی در جامعه وقف این مهم شود، جا دارد و اجر و پاداشی بالا به همراه دارد.
از خداوند متعال عظمت اسلام، عزت مسلمین، پیروزی و رسیدن انقلاب اسلامی به تمام مقاصد عالیه، شادی روح پر فتوح امام خمینی و جمیع شهدای انقلاب، سلامتی رهبر معظم انقلاب اسلامی، سرافرازی جامعه اسلامی و کشور عزیزمان و توفیق خدمت به مردم مکتب و مملکت را مسألت مینمایم و امید است با تلاش خدمتگزاران مؤمن و انقلابی کاستیها و مشکلات بزودی مرتفع گردد. || نویسنده: حجت الاسلام بنیادی
دیدگاه تان را بنویسید