کد خبر: 677438
تاریخ انتشار :

انتقاد تند عطریانفر به دولت

سردبیر اسبق روزنامه همشهری تاکید کرد: رویکرد رئیسی نسبت به مقوله و مسائل اجرایی کشور ناشی از یک سوء تفاهم در فهم قدرت است. فکر می‌کند که، چون این موقعیت را به دست گرفته به عنوان رئیس یک نهاد اجرایی، فرمانی می‌راند و باید بشود!

انتقاد تند عطریانفر به دولت
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به نقل از اطلاعات آنلاین، محمد عطریانفر، سردبیر اسبق روزنامه همشهری در نشست «واکاوی تحمل نقد حاکمیت در رسانه» که سه شنبه ۱۹ اردیبهشت ماه در موسسه اطلاعات برگزار شد، درباره فضای حاکم بر رسانه‌های کشور گفت: مصیبتی که امروز بر سر رسانه‌های ما واقع شده، شاید تاثیر فرهنگ چپ مارکسیستی است که جامعه را تغذیه کرده است. ما بزرگانی در حوزه اندیشه‌های چپ داشتیم که نگاه‌شان به رسانه نگاهی منفی بوده است؛ از مارکس گرفته تا مارکوزه، اورکهایمر، آدورنو تا آلتوسر. به دلیل اینکه ذهنیت این افراد ذهنیت دولت‌گرای چپ بوده، اساسا اعتبار و منزلتی برای رسانه‌ها قائل نبودند و رسانه‌ها را بیشتر ابزاری برای تولید صنعت فرهنگ می‌دیندند.

رسانه؛ ابزاری برای ایجاد مشروعیت!

وی افزود: آن‌ها به شکل غم‌انگیزی رسانه‌ها را توجیه‌گرانی برای ایجاد مشروعیت دولت‌های حاکم دانستند. این شخصیت‌ها رسانه‌ها را ابزار سرکوب و ابزاری برای سطله داتستند تا کارگران را که قدرت مولد هستند، به عناصری محافظه‌کار تبدیل کنند و آن‌ها را از نقش موثر خود خارج کنند.

سردبیر اسبق روزنامه همشهری با اشاره به تاثیر این نگاه بر وضعیت رسانه در جامعه امروز ما گفت: در فضای موجود رسانه‌هایی پایدار می‌مانند که در بازار آزاد، اقتصاد سالمی ندارند و با پشتوانه و حمایت نهاد‌های وابسته فعالیت می‌کنند. رسانه‌هایی که بیشتر در مقام تایید و توجیه عملکرد حکومت‌ها ایفای نقش می‌کنند که این موضوع از مخاطراتی است بر سر راه رسانه‌های مستقل قرار دارد. چرا که واقعیت این است که رسانه باید در مقام واقعی و ذاتی خود قرار بگیرد و آن واقعیت چیزی نیست جز «نقد»، «آموزش» و «پشتیبانی از مطالبات عمومی».

لزوم تبیین نسبت حاکمیت و رسانه

عطریانفر تاکید کرد: تا نتوانیم نسبت حاکمیت را با مقوله‌ای به نام «رسانه» روی پایه‌هایی استوار و سامان یافته مستقر کنیم، هرگونه بحثی به بیراهه رفتن است. آیا می‌توانیم به حاکمیت اثبات کنیم که رسانه و در ادامه آن حزب و نهاد‌های مدنی از مولفه‌های تعیین کننده قدرت در جامعه هستند؟ آیا می‌توانیم یک اصالتی را برای رسانه قائل شویم که جامعه نمی‌تواند محروم از این نهاد باشد؟ تا این موضوعات را حل نکنیم نمی‌توانیم در حوزه رسانه به توفیق برسیم. 

وی ادامه داد: در تعریف «قدرت» نزد میشل فوکو، او به مقوله‌ای به عنوان «قدرت متمرکز» قائل نیست. به این معنا که ما نهادی داریم به نام دولت که قدرت متمرکزی دارد و می‌تواند در همه امور و ابعاد جامعه دخالت کند و از یک موقعیت «فراتر» بر «فروتر» حکم کند. ایشان این نظریه را مردود می‌داند و معتقد است که قدرت عبارت است از مجموعه‌ای از کلونی‌های جزء و متشکل که در یک شبکه نیرومند جریان‌سازی می‌کنند. به عنوان مثال پیک موتوری، سوپری محل، راننده تاکسی، مدیر اداره، نگهبان ساختمان هر کدام یک نهاد قدرت هستند و ظرفیت‌هایی دارند که اگر در این شبکه به درستی ایفای نقش نکنند، ایجاد بحران می‌کنند.

یک سوء تفاهم بزرگ در فهم قدرت

سردبیر اسبق روزنامه همشهری با پیوند زدن این مطلب با فعالیت‌های اجرایی در کشور گفت: گرفتاری‌ای که ما با آقای رئیسی عزیز داریم این است که ایشان از موضع خدا فرمان صادر می‌کند و می‌گوید «من می‌گویم چنین بشود، ظرف یک هفته چنان بشود، باید بشود، باید بشود و باید بشود». اولا خداوند تبارک و تعالی آن زمان که می‌فرماید «کُن» که سپس می‌شود «فیکون» و چیزی حاصل می‌شود، مقدماتش، مولفه‌های اجرایی، ابزار و شرایطش را فراهم می‌کند که این فرمان محقق می‌شود. اما رویکرد این برادر بزرگوار نسبت به مقوله و مسائل اجرایی کشور ناشی از یک سوء تفاهم در فهم قدرت است. فکر می‌کند که، چون این موقعیت را به دست گرفته به عنوان رئیس یک نهاد اجرایی، فرمانی می‌راند و باید بشود!

عطریانفر یادآور شد: آقای رئیسی بسیار انسان خوش‌ذاتی است و من از حدود سال ۱۳۵۸ با او مراوده داشتم و می‌شناسم. فرد بسیار سلیم‌النفسی است. اما وقتی یک تلقی روشنی ندارد، متاسفانه اسیر بازی‌هایی می‌شود که مورد مضحکه قرار می‌گیرد. ایشان باید بداند وقتی این مجموعه مولفه‌ها و کلونی‌های قدرت پراکنده‌اند، زمانی می‌تواند این پروژه را به نتیجه برساند که صد‌ها زیرپروژه دست به دست هم بدهند، یک واقعیت را محقق کنند تا به عنوان مثال گاز و یا نفت از این لوله عبور کند یا یک جریانی از این شبکه انتقال برق عبور کند.

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها