مهاجری: تا زندهام به جرگه قالیباف نخواهم پیوست
اخیرا توییت جنجالی و تقریبا تند محمد مهاجری علیه دولت رئیسی درخصوص دوبرابرشدن حقوق اعضای کابینه، برخی ابهامها، پرسشها و واکنشها را به دنبال داشت که میتواند شائبه انتخاباتی داشته باشد. «شرق» برای روشنشدن ابعاد آن سراغ محمد مهاجری رفت و سؤالات خود را دراینباره از او پرسید.
شرق نوشت: جناب مهاجری ۲۹ مرداد یک توییت جنجالی از شما منتشر شد که با ادبیاتی تند، دولت سیزدهم را خطاب قرار دادید. برای من این سؤال وجود دارد که آیا صرفا اظهارنظر محسن منصوری، معاون اجرائی رئیسجمهور در اجلاسیه ۲۸ مرداد با عنوان مردمیسازی دولت، شما را برآشفته کرد که آن توییت را با آن کلمات، ادبیات و عبارات بزنید یا اینکه مسئله چیز دیگری است؟
نه واقعا مسئله ادعای معاون اجرائی رئیسجمهور بود که بهصراحت عنوان کرده بود «سطح زندگی مسئولان دولت به سطح زندگی مردم نزدیک است». من این جمله را که شنیدم، خواستم با این توییت پاسخ وی را بدهم که اصلا چنین نیست.
اما از این دست سخنان و مواضع که در دو سال گذشته کم نبوده است و مقامات دولت رئیسی نیز بارها این را گفتهاند. چه شد که این ادعای منصوری شما را تا به این اندازه برآشفته کرد که توییتی با این ادبیات بزنید؟
بله، نکته شما درست است و دولت سیزدهم از روز اول تاکنون بارها این مسئله را مطرح کردهاند. بنابراین قطعا یک جایی باید این واکنش و توییت زده میشد تا پاسخی به تمام این ادعاهای غیرواقع مقامات دولت رئیسی باشد. ببینید آنقدر این ادعاهای غیرواقعی به دفعات در این دو سال تکرار شده است که باید از «هشتگ دولت... برای دولت رئیسی استفاده کرد». البته این جملات من به معنای آن نیست که من، سیدابراهیم رئیسی را متهم به مواضع و سخنان غیرواقعی یا کذب بکنم که او به صورت عمدی و آگاهانه ادعاهای خلاف واقع مطرح میکنند. اما باید این را هم در نظر داشت که آقای رئیسی برخی از ادعاها، آمارها و مواضع ناصحیح اعضای دولت خود را باور میکند و همان اطلاعات را به رسانهها و گروههای مرجع دیگر هم ارائه میکند. خب نمیشود که در محضر مردم این ادعاها را بدون کوچکترین صحتسنجی مطرح کرد؛ چون برای همیشه که ماه پشت ابر نمیماند، بالاخره یک روز، یک جایی هم خلاف این ادعاها ثابت میشود و این مسئله بیشتر مردم را ناراحت میکند.
با تمام این احوالات لازم بود توییتی چنین تند بزنید؟
خدا را شاهد میگیرم که فقط برای حفظ حیثیت این سید اولاد پیغمبر این توییت را زدم. چهره آقای رئیسی با این کابینه و افراد بهشدت تخریب شده است. من نگران ایشان هستم که در ادامه مسیر با این افراد به کجا خواهند رسید؟ الان کابینه و دولت سیزدهم با افرادی همراه شده که هم ادعاهای سراسر کذب و ناصحیح را مطرح میکنند و هم دیگران را متهم به کذبگویی و حتی تهدید میکنند. یعنی نهتنها ادعاهای غیرصحیح خود را مکرر به خورد رسانه و مردم میدهند، بلکه هرکسی که حرف آنها را باور نکند، متهم به دروغگویی میکنند. حتی اگر کسانی هم ادعاهای آنها را زیر سؤال ببرند، تهدید میکنند؛ چون حضرات تلاش دارند جای متهم و شاکی را عوض کنند. وقتی خودشان ادعاها و سخنان غیرصحیح و ناصواب را مطرح میکنند و در مقابل دیگران را متهم به دروغگویی میکنند و با تهدید از قوه قضائیه خواستار برخورد با این افراد هستند، شما چه انتظاری دارید؟ واقعا برخی افراد این دولت نماد، اسطوره و سمبل سخنان ناصواب و غیرواقع هستند. اگر بهواقع قرار به پاسخگویی و محاکمه برای کذبگویی باشد، این افراد در اول فهرست و در اول صف قرار دارند.
حالا با این توییت خواستید چه چیزی را گوشزد کنید؛ چون به نظر من توییت شما با آن ادبیات با هر هدفی که مطرح شده باشد، نتیجه عکس میدهد. آیا شاکی بودید که چرا اعضای دولت حقوق آنچنانی میگیرند؟
خیر، من اصلا متعرض به این مسئله نیستم که یک عضو دولت یا فلان وزیر چقدر حقوق میگیرد. بله، ممکن است فلان وزیر و عضو کابینه، ۵۰ میلیون، ۶۰ میلیون، صد میلیون تومان یا رقمهای بیشتری حقوق بگیرد، نوش جانش، ولی دیگر قرار نیست که ادعا کنند سطح زندگی مسئولان به سطح زندگی مردم نزدیک است. اصلا فرض را بر این بگیریم که این حقوقها یا حتی فیشهای حقوقی با رقمهای بیشتر طبق قانون خدمات کشوری باشد، اما دیگر نمیتوان گفت فلان وزیر یا عضو کابینه با این فیشهای حقوقی، سطح زندگی خود را نزدیک به سطح زندگی مردم کردهاند. ببینید مسئله من اینجاست که مردم در بهترین حالت، حقوقی بین هفت تا ۱۰ میلیون تومان میگیرند؛ من تازه کاری به اقشار کارگر و ضعیف و کمتوان جامعه ندارم. وقتی قشر حقوقبگیر این رقم دریافتی را دارد، دیگر چگونه عضو دولت یا فلان وزیر میتواند ادعا کند سطح زندگی آنها به سطح زندگی مردم نزدیکتر شده است؟! اکنون همه میدانند در این مملکت چه خبر است و دولت چه عملکردی دارد. وقتی خود دولت اعتراف میکند ۲۷ میلیون نفر از مردم ایران زیر خط فقر هستند، چگونه میتوانند با یک فیش حقوقی که ۵۰ میلیون، ۶۰ میلیون و بیشتر است، دم از نزدیکشدن سطح زندگیشان به سطح زندگی مردم بزنند؟! هر وقت حضرات دولت توانستند با ۱۰ میلیون تومان حقوق، زندگی خود را بچرخانند، آن زمان ادعا کنند که سطح زندگیشان به سطح زندگی مردم نزدیک شده است.
باز هم به توییت شما بازگردم که روی آن خیلی حرف دارم. واقعا با آن توییت انتظار چه واکنشی از دولت داشتید؟ واقعا انتظار دارید اعضای دولت فیش حقوقی خود را منتشر کنند؟ مگر در ماجرای انتشار فیش صد میلیون تومانی یک، نماینده مجلس که خودش از سردمداران مبارزه با حقوقهای نجومی بود و اکنون هم در مجلس یازدهم در کمیته تحقیق از حقوقهای نجومی قرار دارد، اتفاق خاصی صورت گرفت؟ حتی خود او هم به این دریافتی اعتراف کرد و بهجای پاسخگویی، دعوا را به یک منازعه و اختلافهای درون مجلس کشاند! این تازه دریافتی یک نماینده مجلس است، اعضای دولت که بماند. از همه اینها گذشته، اصلا مگر مسئله فقط فیش حقوقی است؟
تمام حرف من هم همین است. من هم کاری ندارم که نماینده مجلس یا فلان عضو دولت چقدر حقوق میگیرد، همان فیش حقوقی را منتشر کنند؛ حالا دریافتی او ۲۰ میلیون است، ۳۰ میلیون است، ۵۰ میلیون است، صد میلیون است یا ۵۰۰ میلیون بماند. عجالتا همان فیش دریافتی را منتشر کند. دیگر، قضاوتش با مردم که نماینده یا عضو دولت، زندگیاش به زندگی مردم نزدیک است یا نه؟ مگر در همان مسئله نماینده مجلس که گفتید هم مردم قضاوت خود را نداشتند؟ من تأکیدم بر این است که همه فیش حقوقی منتشر کنند. اصلا همین معاون اجرائی رئیسجمهور که این ادعا را مطرح کرده است، ۱۰ ویلای دیگر در جاده فیروزکوه برای خود بخرد، به من ارتباطی ندارد. اما دیگر نیاید در یک سخنرانی عنوان کند که سطح زندگی مسئولان دولت به سطح زندگی مردم نزدیک شده است.
در گفتههایتان به صورت گذرا اشاره کردید، اما امکان اقامه دعوا و شکایت از سوی دولت علیه شما وجود دارد؛ خاصه آنکه پس از توییت شما، سپهر خلجی، رئیس شورای اطلاعرسانی دولت رئیسی، بدون نامبردن از شما مشخصا خودتان را مخاطب قرار داد و از لزوم برخورد قاطع با افرادی گفت که به زعم او تعمدا به دنبال تصویرسازی منفی و تخریب هستند؛ چون این سخنان به واسطه بخشی از توییت شما بود که در آن موضوع دوبرابرشدن حقوق اعضای دولت رئیسی را مطرح کرده بودید که خلجی آن را تکذیب و در ادامه عنوان کرد باید با کسانی که تعمدا برای تصویرسازی منفی و تخریبی از افراد اقدام میکنند، با اراده قاطعیای برخورد شود و این مسئله تکلیف قانون، عقل و منطق است. خلجی این را هم تصریح کرد که دستگاههای مسئول باید تدابیر لازم را برای برخورد با فضای تخریب افکار عمومی و غلبه جریان دروغ در فضای رسانهای حتما داشته باشند. با این موضعگیری، امکان طرح شکایت از شما وجود دارد، نه؟
شکایت کنند. یک شعر معروفی هست که میگوید دریادلان را از توفان چه باک. درثانی خودتان میبینید که حضرات بهجای آنکه پاسخ درستی به سؤال من بدهند و فیش حقوقی خود را منتشر کنند، دیگران را متهم به دروغگویی کرده و حتی تهدید به محاکمه میکنند.
وقتی اینقدر قاطع و آسوده سخن میگویید، یا پشتتان به جایی گرم است که تصور میکنید شکایتی از شما صورت نمیگیرد یا اینکه واقعا برای بخش مهم و پایانی توییت خود مبنی بر دوبرابرشدن حقوق اعضای دولت رئیسی مدرک یا سند متقنی دارید.
هیچکدام نیست. نه پشتم به جایی گرم است و نه اصلا مسئله مدرک و سند در میان است. اصلا فرض کنید که من، محمد مهاجری، هیچگونه سندی در مورد فیش حقوقی و دریافتی اعضای دولت ندارم. من یک موضوع را مطرح کردم که اگر میتوانید فیش حقوقی خود را نشان دهید، با هر دریافتی که هست. من مشکلی با این مسئله ندارم. گفتم و دوباره هم تکرار میکنم، مسئله من اصلا دو برابر، سه برابر یا ۱۰ برابر شدن دریافتی حقوق اعضای دولت نیست. تمام درد من این است که وقتی یک عضو دولت ۵۰ میلیون، ۶۰ میلیون، صد میلیون یا ۵۰۰ میلیون حقوق میگیرد، چگونه میتواند در دوربین نگاه کرده و ادعا کند که سطح زندگیشان به مردم نزدیک شده است؟! پس هر چقدر حقوق میگیرند نوش جانشان و گوارای وجود؛ هر چقدر میخواهند زمین، ویلا و دیگر امتیازات را بردارند؛ ولی مسئله من این است که ادعا نکنند سطح زندگیشان به سطح زندگی مردم نزدیک شده است. مگر معدل حقوق دریافتی کارمندان دولت چقدر است؟! این را که رئیس سازمان اداری و استخدامی دولت به راحتی میتواند مطرح کند. فرض کنیم حقوق کارمندان بین ۱۰ تا ۱۵ میلیون تومان است، پس وقتی معاون اجرائی رئیسجمهور ادعا میکند سطح زندگیشان به سطح زندگی مردم نزدیک شده است، باید ایشان در بهترین حالت چیزی بین ۱۵ تا ۲۰ میلیون تومان حقوق داشته باشند. اصلا هم کاری به طبقات پاییندستتر مانند طبقه کارگر ندارم. روی سخن من اکنون طبقه اداری و کارمندی است. باز هم از همین تریبون روزنامه «شرق» دوباره گفته خودم را تکرار میکنم. آیا اکنون دریافتی اعضای دولت سیدابراهیم رئیسی همان دریافتی کارمندان است؟! من اصراری ندارم بگویم دریافتی اعضای دولت هم باید همان دریافتی کارمندان باشد؛ ولی دیگر شعار ندهند و دیگر ادعای خلاف واقع و ناصواب مطرح نکنند؛ چون واقعا همین دست سخنان است که روی اعصاب و روان مردم اثر مخرب میگذارد. آنان را خشمگین میکند؛ چون همه میدانند چه خبر است.
بالاخره با مدرک یا بیمدرک، ادعای دوبرابرشدن فیش حقوقی اعضای دولت را مطرح کردید. آیا به دنبال افشاگری یا چیزی مشابه با آن علیه شخص خاصی بودید؟
من از اول هم به دنبال افشاگری، جنجالسازی و این دست رفتارها نبوده و نیستم و کسی را هم متهم به رانتخواری، فیش حقوقی نجومی یا مسائلی از این دست نکرده و نمیکنم. من میگویم وقتی فردی، چه به صورت غیرقانونی و حتی به صورت قانونی به هر دلیلی یک مبلغ و دریافتی حقوقی دارد که فاصله معناداری با قشر کارمند و طبقه کارگر دارد، دیگر نمیتواند ادعا کند که سطح زندگیاش به سطح زندگی مردم نزدیک شده است. اصلا وقتی که من مسئله دوبرابرشدن فیش حقوقی اعضای دولت را مطرح کردم، بلافاصله جیغشان درآمد. آنها از یک چیزی عصبانی شدهاند یا از افشای چیزی نگران هستند. درد اینجاست که مردم میدانند چه خبر است و کاری هم به مقامات ندارند؛ اما گویا اعضای دولت به عمد سعی میکنند با اعصاب مردم بازی کنند. وقتی مردم با شما کاری ندارند، شما هم با مردم کاری نداشته باشید. اینقدر امنیت روانی مردم را تخریب نکنید. اصلا چه شده بود، چه اتفاقی افتاده بود، چه فضایی شکل گرفته بود که معاون اجرائی رئیسجمهور باید این حرف را میزد.
بهتازگی سپهر خلجی، رئیس شورای اطلاعرسانی دولت رئیسی، در نامهای از قوه قضائیه خواسته تا برخورد با رسانههایی را که به گفته او ناامیدکننده و یأسآفرین هستند، تشدید کند. از نگاه شما این نامهنگاری به چه معناست؟ آیا از منظر حضرتعالی بهعنوان یک فعال حوزه رسانه در شش ماه دوم سال باید در انتظار فضای متفاوتی برای رسانهها باشیم؟
من به جای اینکه به تبیین فضای رسانهای در شش ماه دوم سال بپردازم، امیدوارم که آقای خلجی بفهمد که با این دست نامهنگاریها برای قوه قضائیه نمیتواند برای قوه قضائیه و رسانهها تعیین تکلیف کند. حضرات همین ادعاهای سراسر غیرواقع خود را که سعی دارند به رسانهها و خورد مردم بدهند، جمعوجور بکنند، لازم نیست که برای قوه قضائیه و روزنامهها تعیین تکلیف کنند؛ چون واقعا همین گفتهها، ادعاها و مواضع اعضای دولت رئیسی که درست برخلاف تمام واقعیتهای جاری و ملموس زندگی مردم است، باعث یأس، ناامیدی و حتی خشم و عصبانیت مردم میشود.
در سال انتخابات قرار داریم و هرچه به موعد برگزاری آن هم نزدیکتر شویم، هرگونه مصاحبه، سخنرانی، توییت و خلاصه هرگونه اقدامی با رنگوبوی انتخاباتی تفسیر میشود. پس طبیعی است که توییت جنجالی شما هم علیه دولت با همین متر و معیار بررسی شود. البته باید این را هم در نظر گرفت که با کناررفتن بخشی از اصلاحطلبان، مستقلین و معتدلین از جرگه رقابت، دعوای انتخاباتی بیشتر یک دعوای دروناصولگرایی خواهد بود که روزبهروز بر شدت و وسعت آن هم افزوده خواهد شد. بیتعارف آیا شما هم با هدف داغکردن تنور انتخابات این توییت را علیه دولت رئیسی زدید؟
من که از خدا میخواهم تنور انتخابات داغ شود و شاهد یک انتخابات پرشور باشیم؛ اما واقعا باید در نظر گرفت که با این توییتهای من و حتی توییتهایی به مراتب جنجالیتر و تندتر، فضای انتخابات داغ نمیشود. دعوای دروناصولگرایی هم کاری از پیش نخواهد برد و مسئله مشارکت را حل نخواهد کرد. رئیسجمهور با گذشت پنج ماه و چند روز از سال تاکنون یک کلمه درباره انتخابات مجلس حرف نزده است. رئیس قوه مجریه که باید انتخابات را برگزار کند، هیچ حرفی درباره مهمترین نهاد تصمیمگیر و قانونساز کشور نمیزند.
پس شما با تندکردن دعوا علیه دولت به دنبال بازی سیاسی نیستید... .
بازی سیاسی!
بله، چون این شایعه مطرح است که محمد مهاجری بهتدریج به قالیباف نزدیک شده است و در اختلاف دولت و مجلس که خودتان هم بهتازگی آن را واقعی و جدی تفسیر کردهاید، جانب نواصولگرایان قالیبافی را علیه جبهه پایداری گرفتهاید، نه؟
من الان نباید به این ادعا بخندم؟! من و آقای قالیباف؟! مگر میشود؟! چنین چیزی شدنی است؟! بله، ممکن است کسی تصور بکند که اگر کسی با دولت رئیسی و جبهه پایداری دربیفتد، به سود قالیباف باشد یا اگر برعکس کسی بخواهد با قالیباف دربیفتد به نفع پایداری باشد. این یک واقعیت است؛ اما اینکه بخواهیم از این دعوا، ماهی سیاسی بگیریم، نه من چنین چیزی را قبول نداشته و ندارم. اصلا محمد مهاجری بههیچوجه به جریان قالیباف و شخص قالیباف نزدیک نخواهد شد. این را به شخص شما میگویم: تا وقتی که زنده هستم، محمد مهاجری به جرگه قالیباف نخواهد پیوست.
اما قبول کنیم که شما هم آنگونه که باید در قبال برخی مسائل مربوط به طیف مقابل دولت ورود جدی نداشتید.
بله، من هم قبول دارم و بر آن هم اذعان دارم که در برخی مسائل مانند مسئله سیسمونیگیت ورود نکرده و نمیکنم.
به چه دلیل؟
چون تصورم این است که این دست مسائل به زندگی شخصی افراد ربط دارد. من در طول فعالیت سیاسی و رسانهایام هیچگاه به زندگی شخصی افراد ورود نکرده و نخواهم کرد؛ چون این کار را نامردی سیاسی میدانم. خوشبختانه تاکنون هم هیچگاه نامردی سیاسی در قبال هیچکدام از افراد و جریانهای سیاسی نداشتم؛ نه درباره اصلاحطلبان، نه در مورد اصولگرایان، نه درباره مستقلین و میانهروها و... . درباره هیچ کسی نامردی سیاسی نکردم و نمیکنم.
حتی با پایداریها؟
بهویژه با پایداریها. چون اگرچه زاویه خود را با پایداریها دارم؛ ولی اتفاقا درباره این جریان نامردی سیاسی نکرده و نمیکنم؛ چون من بر این باور هستم کسی که وارد گود سیاست میشود، اگر نمیتواند مردانه مبارزه کند، باید آن را ببوسد و کنار بگذارد. اگرچه اکنون اخلاقمداری مانند گذشته پررنگ نیست. برخی جریانهای سیاسی برای منافعش بهراحتی دیگران را تخریب میکند. در خصوصیترین زوایای زندگی آنها ورود میکنند، عکس و فیلم و دیگر نامردیهای سیاسی را رو میکنند، فقط برای اینکه به منافعشان برسند؛ اما من همیشه به اصولی معتقد بوده و هستم. تکرار میکنم کسی که وارد گود سیاست میشود، اگر نمیتواند با اخلاق و مردانه مبارزه کند، باید آن را ببوسد و کنار بگذارد.
اما کسانی دیگر تصوری متفاوت از شما دارند؟
چه کسانی؟
برای مثال جلال میرزایی که بهتازگی گفتوگویی با من و روزنامه «شرق» داشت و بر این باور بود که حضرتعالی و کسانی مانند آقای حائری و مهدی نصیری در یک برنامهریزی سیاسی به دنبال ریلگذاری برای کنارگذاشتن اصلاحطلبان هستید.
من این مصاحبه را نخواندهام و لازم شد که حتما آن را بخوانم؛ اما خودتان قضاوت کنید واقعا محمد مهاجری اینقدر پتانسیل دارد که برای جریان اصلاحطلب با آن همه عِده و عُده ریلگذاری داشته باشد. باز هم تکرار میکنم محمد مهاجری از روز اول با اخلاق و مردانه وارد گود سیاست شده است. البته لازم به ذکر است که من با وجود احترام برای آقای حائری و مهدی نصیری، هیچگاه مواضع و گفتههای تند آنها را قبول نداشتهام.
دیدگاه تان را بنویسید