فلاحتپیشه: مخالفان FATF و برجام حالا طرفدار هر دو شده اند
خبرآنلاین/ حشمتالله فلاحت پیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی میگوید: متاسفانه منافع ملی کشور حلقه مفقوده سیاست خارجی کشور است به همین دلیل مشاهده میکنیم که در بسیاری از موارد منافع کشور قربانی اهداف جناحی میشود.
مطابق با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، روز گذشته ۲۶ مهرماه، باید همه محدودیت ها در مورد فعالیتها و نقل و انتقالات مرتبط با موشکهای بالستیک به/از جمهوری اسلامی ایران خاتمه پیدا کرده باشد. در همین راستا نیز وزارت دفاع دولت رئیسی که بیانیه ای صادر و تاکید کرد؛ «امروز به موجب قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، محدودیت هشت ساله این شورا در خصوص فعالیت های موشک بالستیک ایران و نیز عرضه، فروش و انتقال مواد، تجهیزات، فناوری و اقلام و کالاهای مرتبط با توسعه توانمندی موشکی ایران به پایان می رسد و همانطور که جمهوری اسلامی ایران در تجربه نشان داده است، این مقطع زمانی را فرصتی می داند تا از آن در جهت اثبات اقتدار و حقانیت خود و همچنین تقویت توانمندی های دفاعی بهره گیری نماید؛ حتی اگر برخی کشورها در ادامه رفتارهای متناقض خود حاضر به اجرای تعهداتشان ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل نباشند.»
تحریم های جدید آمریکا علیه سپاه پاسداران و وزارت دفاع
نکته قابل تامل در این میان مانور دولت رئیسی بر بحث برجام است، خاصه آنکه بسیاری از مخالفان دیروز برجام در دولت رئیسی حضور دارند و از قضا تبدیل به حامیان آن هم شده اند و در تکاپو برای بهره برداری از منافع آن هستند. آنچنان که حشمت الله فلاحت پیشه نماینده ادوار مجلس نیز به رفتارهای دوگانه این طیف اشاره می کند و به خبرگزاری خبرآنلاین می گوید؛«/جریانهایی که قبلاً FATF و برجام را به عنوان خیانت مطرح کردند، حامی شدند»
او که معتقد است «منافع ملی»، حلقه مفقوده در سیاست خارجی ایران است تاکید می کند باید برای محاکمه این افراد که منافع ملی را قربانی منافع جناحی می کند «دادگاه منافع ملی» تشکیل شود.
متن کامل گفتگوی خبرگزاری خبرآنلاین با رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم شورای اسلامی را در ادامه بخوانید:
*آقای فلاحت پیشه عطف به اینکه بسیاری از افراد حاضر در دولت سیزدهم، قبل از ۱۴۰۰ از جمله چهرههای مخالف برجام بودند، تلاشهای دولتمردان فعلی برای به بار نشستن برجام آن هم در حالی که منتقد اصلی آن بودند، را چگونه ارزیابی میکنید؟
بنده بر این باور هستم که بند کشورهای اروپایی درباره بند غروب به معنای غروب برجام بود در هر صورت تجربه نشان داده که کشورهای اروپایی در راستای سیاستهای مثبت بسیار ضعیف و گوش به فرمان آمریکا و وابسته به آن هستند اما در راستای سیاستهای منفی میتوان گفت که بسیار قوی عمل میکنند، حداقل این تجربه در برابر ایران به خوبی خود را نشان داده است.
برای نمونه زمانی که ترامپ از برجام خارج شد کشورهای اروپایی نتوانستند آب باریکه اینستکس را حفظ کنند و همه مبادلاتی که در قالب اینستکس صورت گرفت به یک میلیون دلار نرسید، این در شرایطی بود که همه آنها گفته بودند برابر آمریکا قرار دارند اما در عمل یک نقش منفی تحت عنوان بند غروب را به خوبی و متحد اجرا کردند و با استفاده از این بند اجازه ندادند پایان یافتن تحریمهای سلاحهای متعارف و صنایع موشکی اجرایی شود، لذا تحریمها را تمدید کردند.
به عبارت دیگر اگر پیش از این برجام در کما به سر میبرد اما با بند غروب پایان برجام و به بیان دیگر مرگ آن رقم خورد، بر همین اساس بنده تعجب میکنم برخی از ایرانیها از برجام صحبت میکنند.
افراطیون ایران و آمریکا در مرگ برجام سهم داشتند
کشورهای اروپایی در مورد برجام در راستای سیاست بازیگرانی اقدام کردند که به دنبال برجام ۲ و ۳ بودند یعنی افرادی که تلاش کردند برجام هستهای را به برجام موشکی و سایر برجامها ربط بدهند، البته این امر صورت گرفت. نکته جالب این است در شرایطی که با مرگ برجام مواجه هستیم در داخل کشور افرادی که حتی نسبت به نام برجام هم حساسیت داشتند در حال حاضر از این عنوان استفاده میکنند در صورتیکه بنده معتقد هستم افراطیون ایران و آمریکا هر کدام به سهم خود در مرگ برجام ایفای نقش کردند و شرایط حاکی از مرگ برجام وضعیتی را به وجود آورده که اعتماد میان ایران و کشورهای اروپایی هیچوقت شکل نگرفت و اتفاقاتی که روز به روز میان طرفین صورت گرفت در مسیر تثبیت بیاعتمادی میان آنها بود. کما اینکه در حال حاضر موج بیاعتمادی در قضایایی نظیر فلسطین و اوکراین مشاهده میکنیم.
مخالفان FATF و برجام حالا طرفدار هر دو شده اند /دادگاه منافع ملی تشکیل دهیم
نکته دیگر این است که حلقه مفقوده در سیاست خارجی ایران وجود دارد. متاسفانه منافع ملی کشور حلقه مفقوده سیاست خارجی کشور است به همین دلیل مشاهده میکنیم که در بسیاری از موارد منافع کشور قربانی اهداف جناحی میشوند چنانچه افرادی که قبلاً مخالف FATF و برجام بودند، تبدیل به طرفداران این دو مقوله شدند، در نتیجه از نظر بنده کشور نیازمند دادگاه منافع ملی است که این به نفع کشور خواهد بود البته این دادگاه به هیئت منصفهای نیاز دارد که فقط منافع ملی کشور برای این هیئت اهمیت داشته باشد و به صورت مشخص و مصداقی این منافع را دنبال کند.
آنها که برجام و FATF را مصداق خیانت می دانستند، امروز حامی هر دو شده اند
در حقیقت اگر چنین دادگاهی وجود داشته باشد بنده به عنوان شاکی خواهان پیگیری افراد و جریانهایی خواهم شد که صورت دوگانه با برجام و FATF برخورد میکنند. برای مثال برخی مقامات دولتی اعلام میکنند که کشور در حال عمل در چارچوب مدنظر FATF است. به عبارتی همان جریانهایی که FATF و برجام را به عنوان خیانت مطرح کردند و عامل تشدید و تمدید تحریمها شدند، در شرایط کنونی خود را حامی برجام و FATF مطرح میکنند.
برخی از افراد با دروغ گفتن به کرسیهای مدیریتی و اجرایی رسیدند
اگر دولت در حال اجرای ملاحظات FATF است و به آنها عمل میکند چرا تحریمها کماکان علیه کشور ادامه دارد؟ از اینرو بنده معتقد هستم که در صورت تشکیل دادگاه منافع ملی، هیئت منصفه باید این موارد را بررسی کند و افرادی که در طول سالیان اخیر با جلوگیری از احیای برجام و همکاری ایران و FATF باعث شدند که میلیاردها دلار از سرمایه کشور به هدر رود و کشور دچار خودتحریمی شود، را محاکمه کند.
چرا این افراد محاکمه نمیشوند؟ بنده معتقد هستم تا زمانی که دادگاه منافع ملی در کشور تشکیل نشود منافع جناحی بر منافع ملی حاکم میشود. برخی از افراد با دروغ گفتن به کرسیهای مدیریتی، اجرایی و تقنینی رسیدند. برای مثل هم اکنون در مجلس نمایندهای وجود دارد که از طریق دروغ گفتن در مورد برجام صاحب کرسی مجلس شد.
فردی که گفت لیست فرماندهان سپاه برای ترور به آمریکا داده شده، باید محاکمه شود
افرادی نظیر همان نمایندهای که فریاد زد و گفت که لیست ۳۷ فرمانده سپاه از جمله سردار سلیمانی را به آمریکا دادند که توسط این کشور ترور شوند، چنین افرادی متاسفانه تعیینکننده منافع ملی کشور بودند، این افراد باید در دادگاه منافع ملی محاکمه شوند چراکه با یکسری دروغهای بزرگ باعث شدند به جای اینکه کشور در مسیر دیپلماسی قرار بگیرد در شرایط تحریم و تنش قرار گرفت.
*شما پیشنهاد تشکیل دادگاه منافع ملی را ارائه کرده و گفتید از جمله شاکیان این دادگاه خواهید بود، مشخصا و صریح شکایت کدام جناح یا جریان را به دادگاه منافع ملی میبرید؟
مشخص است از کدام جریان نزد دادگاه منافع ملی شکایت خواهم کرد. جریانهایی که مدام برای کشور تنش ایجاد میکنند و مانع تنشزدایی میشوند، شکایت خواهم کرد. بنده معتقد هستم مقصر اصلی شکست برجام ترامپ و آمریکاییها بودند و در مورد احیای برجام شاید مقصر اصلی بایدن بود اما بعد از آن به نظر بنده کارشکنیهایی که در مورد برجام صورت گرفت ناشی از تندرویها و عمل کاسبان تحریم بود.
کاسبان تحریم متهمان اصلی دادگاه منافع ملی هستند زیرا...
عدهای در کشور کاسبان تحریم هستند برای مثال برای کشوری که مجبور است نفت خود را با تخفیف بفروشد، به دلیل قرار گرفتن در لیست سیاه FATF مجبور به کار کردن با دلالان است، کاسبان تحریم نقش واسطه را ایفا میکنند. به عبارت دیگر افرادی که با تاراج و سوآپ نفت تحریم شده کشورهای همسایه در دهه ۱۳۷۰ به پولهای باد آورده رسیدند، به این حد از طمع رسیدند که به نفت و منافع ملی ایران هم رحم نکردند و اکنون بر سر دادن تخفیف بیشتر بر سر نفت ایران رقابت میکنند. بنابراین معتقد هستم متهمان اصلی دادگاه منافع ملی عبارتند از کسانی که منافع ملی را قربانی منافع جناحی کردند، کاسبان تحریمی که از تاراج و تحریم کشور سود میبرند و افرادی که با ادعاهای دروغ مانع از شکلگیری سیاست خارجی عقلانی در کشور شدند.
*کاسبان تحریم چه کسانی هستند و یا به کدام جریان تعلق دارند؟
نام نمیبرم.
دیدگاه تان را بنویسید