کرباسچی علیه رادیکالها/ چرا مناقشه بر سر ریاست آذر منصوری تمام نمیشود؟
کرباسچی میگوید جانشین بهزاد نبوی برای ریاست جبهه اصلاحات فاقد رزومه سیاسی است.
فردا نوشت: حواشی انتخاب آذر منصوری به ریاست جبهه اصلاحات تمامی ندارد زیرا بسیاری از اصلاحطلبان ریاست او را شبهکودتایی از سوی رادیکالها علیه میانهروها در جبهه اصلاحات میدانند و تصور میکنند با ریاست منصوری فضای سیاسی در میان اصلاحطلبان ممکن است از مسیرهای قانونی و سیاست رسمی خارج و افراطگرایی سیاسی جانشین آنها شود.
نیروهای حزب کارگزاران سازندگی جزو اولین کسانی بودند که انتخابات منصوری را شایسته ندانستند زیرا هم او را فاقد سابقه فعالیت جدی سیاسی دانستند و هم فردی تندرو قلمدادش کردند. تا جایی که گفته شد گرچه سید محمد خاتمی گفته بود که بهتر است در این دوره یک زن رئیس جبهه اصلاحات شود، اما منظور او شهیندخت مولاوردی بود که با هیاهوهای اتحاد ملتیها منصوری به ریاست رسید.
حالا غلامحسین کرباسچی، دبیرکل سابق حزب کارگزاران میگوید که جانشین بهزاد نبوی یعنی آذر منصوری فاقد رزومه سیاسی است. او در گفتوگویی بیان میکند: «کلا روش بیتوجهی به نظرات امثال آقای نبوی را خیلی قبول ندارم چون در یک باشگاه سیاسی و در یک حزاب، افراد سالخورده و توانمند که تجربه و تفکر سیاسیِ جا افتاده دارند، سرمایههایی نیستند که آدم بخواهد به راحتی آنها را از دست بدهد».
کرباسچی همچنین در شرح روحیه میانهروی نبوی مطرح میکند: «آقای نبوی خودش میگوید که من کلا ضد انقلابم. آقای نبوی کلا روشهای تند و افراطی و برخوردهای حذفی را قبول نداشت. او در هر انتخابات، قبول نداشت که ما به سمت تحریم انتخابات یا به سمتی برویم که از آن، نوعی بوی مخالفت برمیآید. بالاخره بحثهای زیادی در جبهه اصلاحات مطرح بوده که من چندان اطلاعی از جزئیات آنها ندارم».
آنچه در رسانهها گفته شد آن بود که بهزاد نبوی به دلیل کهولت سن از جایگاه ریاست جبهه اصلاحات کنارهگیری کرد اما در ادامه مشخص شد که کهلوت سن بهانه بوده است و دلیل اصلی فشارهای بیامان نیروهای رادیکالی بوده است که مدام نبوی با این سابقه طولانی کار سیاسی را متهم به محافظهکاری میکردند. آنها توانستند منصوری را به ریاست برسانند با دو هدف؛ نخست هدایتکردن موضع انتخاباتی عموم اصلاحطلبان و دوم جلوگیری از پیشروی افکار میانهروها. نکته جالب توجه است آن است رادیکالها گرچه با این دو هدف منصوری را بر کرسی ریاست جبهه اصلاحات نشاندند اما نتیجه دلخواهشان را به دست نیاوردند زیرا وقتی عموم اصلاحطلبان مشاهده کردند جبهه اصلاحات در مسیر رادیکالیسم حرکت میکند و شخص سید محمد خاتمی هم همصدا با حزب اتحاد ملت است، راه خودشان را رفتند و دیدیم که بسیاری از چهرههای اصلاحطلب پیشثبتنام انتخاباتی خود را انجام دادند و بسیاری از احزاب این جبهه سیاسی تا امروز اعلام کردهاند که بدون هیچ قید و شرطی در انتخابات شرکت میکنند. آنچه امروز در بین اصلاحطلبان قابل مشاهده است، آن است که رادیکالها بر خلاف هیاهوهای زیادی که به راه میاندازند در جریان اصلاحات در اقلیت به سر میبرند ولو با تحرکاتی بتوانند نیروی نزدیک به خودشان را به ریاست تشکل سیاسی «جبهه اصلاحات ایران» برسانند.
دیدگاه تان را بنویسید