کد خبر: 379395
تاریخ انتشار :

چرا سعید جلیلی نمی‌خواهد کاندیدای اصولگرایان باشد؟

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

دقیقا طبق برنامه پیش می رود؛ می داند چه می گوید، محاسبه شده به سفرهای استانی می رود و بر طبق یک تاکتیک مشخص تلاش دارد طبقاتی را که در نظر دارد تحریک کند. این یعنی اینکه او از مدت ها پیش برای نامزدی در انتخابات تصمیم گرفته و حالا با یک جدول زمان بندی شده وارد انتخابات می شود. با این تفاسیر نزدیک به واقعیت خواهد بود اگر بگوییم سعید جلیلی در حال حاضر با برنامه ترین نامزد انتخاباتی است. او در حال شکل دهی به کاراکتر انتخاباتی خود و ایجاد نسبت با مولفه ها و مصادیق مختلف در این رقابت مهم است .

به گزارش نامه نیوز، اگر مختصات این کاراکتر سعید جلیلی را از نشانه هایی که او در این مدت بر جا گذاشته به دست آوریم آنوقت می دانیم دقیقا با کدام سعید جلیلی در انتخابات مواجه خواهیم بود و البته خواهیم دانست دیگران در چه نسبتی با او خواهند بود . آیا او خود را تبدیل به رقیب اصلی حسن روحانی در انتخابات خواهد کرد؟ آیا اصولگرایان او را به عنوان نامزد خود خواهند پذیرفت ؟ آیا او همان گزینه مطلوبی است که حسن روحانی انتظارش را می کشد تا باز صحنه انتخابات سال 92 را زنده کند؟

سعید جلیلی ؛ نامزدی برای بار دوم اگر تا چند ماه پیش نامزدی او تنها یک گمانه بود و در محافل خصوصی حرف و حدیث هایی در این مورد با واسطه و سینه به سینه نقل می شد او حالا همه کار کرده تا دیگر کسی شکی نداشته باشد که سعید جلیلی از افراد حاضر در انتخابات خواهد بود .

در شرایطی که دیگر شخصیت های اصولگرا که احتمال نامزدی شان وجود دارد هنوز در اتاق های محرمانه در مورد تصمیم نهایی خود جلسات فشرده برگزار می کنند او سخنرانی های داغ و جنجالی ترتیب داده و انتخابات را از همین حالا کلید زده است . حامیان او معتقدند که در انتخابات قبلی سعید جلیلی با توجه به حضور دیرهنگام و عدم کارهای انتخاباتی موفق به کسب رتبه سوم و بیش از 4 ملیون رای شده و حالا این بار با یک برنامه ریزی خوب می توان به نتیجه بهتر و حتی پیروزی هم دست یافت . لابد چنین مشاوره هایی باعث شده است که عزم او برای حضور در انتخابات جزم شده و اینچنین جدی وارد عرصه شود .

اصولگرایانی که مایل به نامزدی جلیلی نیستند احمد توکلی در تازه ترین اظهار نظرش گفته است :« معتقدم اگر اصولگرایان می خواهند برنده شوند کسی غیر از آقای جلیلی را باید به صحنه انتخابات بیاورند.» او البته پیش تر هم در یک مصاحبه با انتقاد از کاندیداتوری سعید جلیلی در انتخابات ۱۳۹۲ گفته بود:« (ایشان) اشتباه سیاسی بزرگی مرتکب شدند... این کار ایشان را اشتباه تاریخی می دانم.

فکر می کنم مشاوران آقای جلیلی را قانع کردند که وارد صحنه شوند. ... آقای جلیلی نه تنها از تجربه کافی برخوردار نبود بلکه تجربه لازم را هم نداشت؛ چرا که سوابق ایشان در مسئولیت های اجرایی نبود و بالاترین مسئولیت اجرایی ایشان در واقع یک کار ستادی بود. آقای جلیلی معاون وزیر خارجه بود اما اصلا کل وزارت خارجه کار اجرایی انجام نمی دهد.»

این اظهارات به جز مخالفت فردی احمد توکلی نشانه ای از پیام منفی طیف تاثیرگذاری از اصولگرایان یعنی بخشی از چپگرایان اصولگرا است نسبت به نامزدی او . به بیان دیگر اگر بر مبنای خط کشی های سیاسی درون جناح ، فرض را بر این بگذاریم که به صورت مکانیکی سعید جلیلی کاندیدای نامطلوب سنتی هاست آنوقت می توان با این اظهارات احمد توکلی و البته نشانه های دیگری که در ادامه خواهد آمد به این نتیجه رسید که بخش قابل توجهی از طیف چپ جناح اصولگرا هم به سعید جلیلی به عنوان نامزد نامطلوب نگاه می کند . این وسط یک اتفاق مهم دیگر هم رخ داده است .

اصولگرایان به مدل تازه ای برای هم نظر شدن رسیده اند و نام آن را جبهه مردمی نیروهای انقلاب گذاشته اند . شاید انتظار اولیه این بود که سعید جلیلی هم به استقبال رفته و خود را مقید به تصمیمات آنها بداند. او اما واکنشی متفاوت نشان داده و گفته است : « من هم خبر تشکیل این جبهه را از رسانه ها شنیدم. آن چیزی که اهمیت دارد این است که کسانی که یک نگاه مشترک مبتنی بر تفکر انقلابی دارند، حتما هم افزایی آنها اهمیت دارد.

هر چقدر این نگاه هم افزا شود، موجب تقویت این نگاه می شود. مهمترین اصل در این موضوع این است که "وحدت گفتمانی" ایجاد کنیم. این که افرادی در راستای هم افزایی کار کنند خوب است اما بر اساس چه گفتمانی؟ شاخص هم در این هم افزایی مقام معظم رهبری هستند؛ ما باید بررسی کنیم به چه میزانی توانسته ایم با این شاخصه ها منطبق باشیم. در این چارچوب هر جریان و گروهی، چه ۱۰ نفر چه ۱۲ نفر که بتوانند به این هم افزایی کمک کنند، مفید خواهد بود. اگر عناوین مهمی مانند جمهوری اسلامی از محتوا خالی باشد، دشمن با آن مشکلی ندارد.

تفکر انقلابی یک اسم و یا یک تابلو نیست. یک "محتوا و حقیقت" است؛ این تفکر هم در حصر شخص، گروه و یا حزبی نیست و مبنایش باید جذب حداکثری باشد. قرار نیست "وحدت قبیلگی" باشد، قرار ما این است که "وحدت گفتمانی" باشد. در وحدت گفتمانی مسائلی مانند نسبت با جریان اشرافیت، عدالت اجتماعی، مبارزه با امریکا، مقاومت، رسیدگی به محرومان ، توزیع عادلانه فرصت ها مورد سوال و بررسی قرار می گیرد. اگر نگاه ما شکلی باشد و به محتوا توجه نکتیم، هر عنوانی به تنهایی مشکل را حل نخواهد کرد».

این جملات او البته بعدا با اظهارات تندتری از جانب حامیانش تکمیل شد .او البته به این هم بسنده نکرده و در بخش دیگری از اظهاراتش به یکی از مهمترین مصادیق اصولگرایان برای نامزدی در انتخابات تاخته است . جلیلی بدون اینکه نامی از محمد باقر قالیباف ببرد به ماجرای گور خواب ها اشاره کرده و گفته :« نگرانی نسبت به کارتن‌خواب‌ها زمانی می‌تواند درست باشد که از حقوق‌های نجومی و اموال نجومی و املاک نجومی هم شرمسار باشید».

دقیقا همان صحنه سال 92 از سوی سعید جلیلی در حال احیا شدن است . او رقیب خود را نه فقط حسن روحانی که همه افراد حاضر در رقابت می داند . می خواهد طرف دوم انتخابات باشد و اصلا بنایی ندارد این جایگاه را با کسی به اشتراک گذاشته یا برای کسب آن به مذاکره بپردازد . برای جمع بندی این بخش یک نکته مهم می توان گفت و آن اینکه او چندان هم بی تمایل نیست که نامزد اصولگرایان نباشد . آن کاراکتر سعید جلیلی که ما دنبال مختصاتش هستیم یکی از مهمترین وجوهش همین است .

نامزدی جلیلی؛ رقابتی دلچسب برای روحانی این گزاره که سعید جلیلی یکی از مولفه های پیروزی حسن روحانی در انتخابات سال 92 است به نظر یکی از درست ترین جملاتی است که در تحلیل وقایع آن انتخابات گفته می شود . او گفتمانی دارد که در شرایط امروز ایران تنها یک عده معدود از نخبگان و مردم به آن اعتقاد دارند . حتی هم جناحی های او نیز او را اقتضای این زمانه نمی دانند . راستگرایان جناح افراد دیگری رابرای نامزدی پشت هم ردیف کرده اند و چپگرایانشان نیز از گزینه های تازه ای سخن به میان می آورند .

این صحنه خوبی برای حسن روحانی است . یک دو گانه پدید می آید . همه حرف های اصولگرایان و گزینه هایشان که می توانند رقیب اصلی و خطر آفرین برای رییس دولت مستقر باشند به طرف سوم انتخابات تبدیل می شوند و آنوقت با شکستن آرا حسن روحانی به ریاست جمهوری مجدد می رسد . طرفه آنکه سعید جلیلی نشان داده است این توانایی را دارد که با نامزدی اش بخش های مهمی از طیف خاکستری را که شاید تمایلی به حضور در انتخابات نداشته باشند را ترغیب کند تا برای رییس جمهور نشدن او به صحنه آمده و معادلات را به نفع روحانی تغییر دهند. پس بهترین حالت برای حسن روحانی نامزدی سعید جلیلی است.

با همه این تفاسیر آیا باید به این نتیجه برسیم که سعید جلیلی قطعنا نامزد انتخابات خواهد بود ؟ آیا او می تواند خود را به طرف دوم این رقابت مهم تبدیل کند ؟ نکته همین جاست . سعید جلیلی باید بیاموزد که سیاست عرصه صبر و حوصله است . هر کس که زود شروع کرد لزوما برنده میدان رقابت نیست . شاید که صحنه به صورت غیر منتظره ای تغییر کند . روزهای تعیین کننده در راهند .

منبع: خبرآنلاین

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها