آیا انرژی درمانی واقعا جواب میدهد؟
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
به گزارش نامه نیوز ، انرژی درمانی را قبلا طب حاشیه، طب نامرسوم یا به زبان ساده حقهبازی میگفتند اما امروزه آن را طب جایگزین، مکمل، جامع یا یکپارچه مینامند. این روزها طب جایگزین، رواج بیشتری یافته است؛ بیمارستانها مکمل های غذایی دارند که براساس فرمولهای آنها تهیه شده است، به بیماران مبتلا به سرطان، درمان ریکی را پیشنهاد میکنند یا به دانشجویان پزشکی میآموزند که چطور از انرژیهای شفابخش استفاده کنند.
با توجه به یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۰ که در ۵۸۰۰ بیمارستان در آمریکا صورت گرفت، مشخص شد که ۴۲ درصد از آنها نوعی درمان جایگزین را به بیمارانشان ارائه میدهند. وقتی دلیل این کار از آنها پرسیده شد، تقریبا همه پاسخ دادند «چون بیماران چنین تقاضایی دارند.»
علاوه بر این پزشکان خصوصی، بیماران را به مصرف مگاویتامینها، مکملهای رژیمی و انجام طب سوزنی، کایروپراکتیک، هومیوپاتی و طبیعی درمانی تشویق میکنند.
اگرچه درمانهای غیرمرسوم میتوانند باارزش باشند اما گاهی اوقات غیراستاندارد و نامناسب هستند. اما چگونه میتوانید تشخیص دهید که درمانگر شما یک حقهباز است؟ اینها علائم هشداردهندهای هستند که باید به آنها توجه کنید:
درمانگر به جای درمانهای مؤثر، درمانیهایی را پیشنهاد میکند که تأثیری ندارند
بهعنوان مثال، استیو جابز از یک تومور نورواندوکرین در لوزالمعده رنج میبُرد. احتمال بهبودی جابز با انجام جراحی بهموقع حدود ۹۵ درصد بود اما او طب سوزنی، داروهای گیاهی و پاکسازی روده را انتخاب و درنتیجه فوت کرد.
همساندرمانگرها (Homeopaths) برای بیماریهای قابل درمانی مانند سرطان، مالاریا، وبا و ایدز، محصولات خودشان را توصیه میکنند؛ محصولاتی که آنقدر رقیق شدهاند که دیگر مواد تشکیلدهندهی فعالی در آنها وجود ندارد.
در سال ۲۰۰۶، یک پسربچهی ۶ سالهی مبتلا به آسم شدید، بهجای استفاده از داروی برونکودیلاتور (گشادکنندهی برونش) که زندگی او را نجات میداد، با یک درمان هومیوپاتی معالجه شد. در کانادا واکسنهای هومیوپاتی که به هیچوجه به پیشگیری از بیماری کمک نمیکنند، بهطرز نگرانکنندهای محبوب هستند.
همچنین برخلاف ادعای درمانگران ناتروپاتی، بسیاری از مطالعات نشان دادهاند که سیر، موجب کاهش کلسترول لیپوپروتئین با چگالی پایین (کلسترول بد یا LDL) نمیشود، سولفات کندرویتین و گلوکزامین، باعث درمان آرتروز نمیشود و نخل ارهای به درمان بزرگشدن پروستات کمکی نمیکند. در هر یک از این موارد، درمانهای مرسوم و متداولی در دسترس هستند که واقعا مؤثرند.
درمانگر در مورد خطرات درمانهای جایگزین، چیزی به شما نمیگوید
شاید فکر کنید که طب جایگزین، طبیعیتر از طب مرسوم است و ضرر کمتری نسبت به آن دارد اما هیچ روش درمانی، بینقص نیست و هر دارو یا درمانی که یک اثر مثبت داشته باشد، میتواند یک تأثیر منفی نیز بگذارد.
بهعنوان مثال، حداقل ۸۶ نفر هنگامی که سوزنهای طب سوزنی در قلب، ریه یا کبد آنها فرو رفت یا سهوا با انتشار ویروسهایی مانند هپاتیت A و هپاتیت B یا HIV فوت کردند. روش کایروپراکتیک نیز حداقل باعث مرگ ۲۶ نفر شد که تقریبا همهی آن بهخاطر پاره شدن شریان مهرهای در گردن بود.
مکملهای رژیمی نیز ضررهای خاص خودشان را دارند. بهعنوان مثال، کاوا (kava) میتواند باعث آسیب کبدی شدید و گاهی اوقات کُشنده شود؛ کوهوش آبی میتواند باعث نارسایی قلبی شود؛ جوز میتواند باعث توهم شود؛ هماور (comfrey) میتواند باعث هپاتیت شود، مونکشو میتواند باعث آریتمی قلبی شود؛ افسنطین میتواند باعث تشنج شود؛ برگهای استویا میتوانند قدرت باروری را کاهش دهند، عصارهی غلیظ چای سبز میتواند به کبد آسیب بزند، پرتقال تلخ میتواند باعث آسیب قلبی شود و زرآوند (Aristolochia) که در طب سنتی چین بهکار میرود، میتواند باعث نارسایی کلیه و سرطان مثانه شود.
از آنجا که مکملهای رژیمی و گیاهان دارویی تحت نظارت سازمان غذا و دارو نیستند، اکثر افراد از این مشکلات اطلاعی ندارند.
درمانگرتان از بیماری و بدبختی شما پول پارو میکند
شاید هیچ کس بیشتر از والدین کودکان مبتلا به اوتیسم، طعمهی خوبی برای کلاهبرداری نباشد؛ چون اوتیسم اختلالی است که هیچ علت یا درمان مشخصی ندارد.
درمانهای من درآوردی (ساختگی) که برای اوتیسم بهکار میروند، عبارتند از دستگاههای مبادلهی یون، ماساژ تخلیهی لنفاوی، تحریک الکتریکی یا مغناطیسی، دستگاههای Rife، اتاقهای اکسیژن هیپرباریک (hyperbaric)، ایمونوگلوبینهای داخل وریدی و پیوند سلولهای بنیادی. برخی از همین درمانها برای سرطان و بیماری لایم مزمن نیز پیشنهاد میشوند. این بدان معناست که برای اختلالات کاملا متفاوت، درمانهای یکسانی ارائه میشود که همهی آنها بسیارگران هستند و هیچ تضمینی وجود ندارد که واقعا مؤثر باشند.
درمانگران اعتقاد به سحر و جادو را ترویج میدهند
استادان ریکی که ادعا میکنند میتوانند انرژیهای شفابخش را کنترل کنند؛ کایروپراکتورهایی (درمانگر با دست) که ادعا می کنند تمام بیماریها بهخاطر نامیزانی ستون فقرات بهوجود میآید؛ درمانگران هومیوپاتی که ادعا میکنند داروهای بسیار رقیقشان حاوی مواد تشکیلدهندهی فعال است؛ درمانگران طب سوزنی که ادعا میکنند شفا تنها بهوسیلهی ایجاد تعادل بین یین و یانگ (دو قطب مخالف/ خیر و شر) بهدست میآید یا استادان ناتروپاتی (طبیعی درمانی) که ادعا میکنند دارویی که در طبیعت وجود دارد، با داروی ساختهشده توسط شرکت داروسازی - حتی وقتی ساختار مولکولی دقیقا مشابهی دارند - متفاوت است و … همهی اینها برای حس جادودوستی ما جذاب هستند.
و اگرچه تصور چیزی فراتر از سطح درک ما جذاب است اما شکافهای موجود در دانش پزشکی توسط میدانهای انرژی، مریدینهای طب سوزنی یا این عقیده که تمام چیزهای طبیعی باید برای ما مفید باشند، پر نمیشود.
داگلاس آدامز در کتاب «راهنمای مسافران مجانی به کهکشان» مینویسد: «آیا برای آنکه ببینیم یک باغ زیباست، حتما باید باور کنیم که پریانی هم در ته باغ هستند؟»
درمانهای جایگزین مانند درمانهای مرسوم نباید بدون بررسی و تحقیقات کافی، مجاز شمرده شوند. آنها باید از نظر ایمنی و کارایی، استاندارهای لازم را داشته باشند و در مواردی که مطالعات علمی دربارهی آنها وجود ندارد، ما باید به انجام چنین تحقیقاتی پافشاری و اصرار کنیم. در غیر اینصورت همچنان طعمهی بدترین انواع حقهبازیها خواهیم شد.
نکات برجسته
درمانهای نامرسوم میتوانند باارزش باشند اما گاهی اوقات غیراستاندارد و غیرقابلقبول هستند. دکتر پائول آفیت میگوید برخی درمانگران طب جایگزین، تفکر سحرآمیز را ترویج میدهند. هر دارو یا درمانی که یک اثر مثبت دارد، میتواند یک تأثیر منفی نیز داشته باشد.
منبع : وبسایت چطور
دیدگاه تان را بنویسید